شمارهٔ ۱۲۷
دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد
درون حلقه نشستست و مار می گیرد
بهر کجا که روم آب دیده می بینم
که دامن من شوریده کار می گیرد
نگار تا ز من خسته دل کنار گرفت
ز خون دیده کنارم نگار می گیرد
غلام آن بت چینم که سر حد ختنش
طلایه ی سپه زنگبار می گیرد
دو چشم آهوی روباه باز صیادش
بغمزه شیر دلانرا شکار می گیرد
چو یاد نرگس مست تو می کنم بصبوح
مرا ز غایت مستی خمار می گیرد
ز مشک چین چه خطا در وجود می آید
که خطّ سبز تو از وی غبار می گیرد
سرشک دیده که بر چشم کرده ام جایش
چه اوفتاده که از من کنار می گیرد
چو دم ز نافه ی زلف تو می زند خواجو
جهان شمامه ی مشک تتار می گیرد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد
درون حلقه نشستست و مار می گیرد
هوش مصنوعی: وقتی دل من در گردن گیسوی محبوب میپیچد، به معنای واقعی کلمه در این حلقه گرفتار میشود و به سوی آن میرود.
بهر کجا که روم آب دیده می بینم
که دامن من شوریده کار می گیرد
هوش مصنوعی: هر جا که بروم، چشمم دریا را میبیند و میفهمم که کار دلم به هم ریخته است.
نگار تا ز من خسته دل کنار گرفت
ز خون دیده کنارم نگار می گیرد
هوش مصنوعی: ای یار! وقتی که از من دلبرانه فاصله گرفتی، چشمانم به قدری اشک ریخت که در کنارم دیگر تو را نمیبینم.
غلام آن بت چینم که سر حد ختنش
طلایه ی سپه زنگبار می گیرد
هوش مصنوعی: من بنده و دلداده آن معشوقی هستم که در سرزمین ختن، سپاه بزرگ و مهمی گرد آمده است.
دو چشم آهوی روباه باز صیادش
بغمزه شیر دلانرا شکار می گیرد
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و دلفریب آن آهو که همچون روباه است، با جذابیت خود، شکارچیان دلیر را به سوی خود جلب میکند.
چو یاد نرگس مست تو می کنم بصبوح
مرا ز غایت مستی خمار می گیرد
هوش مصنوعی: وقتی که به یاد چشمان زیبا و مستت میافتم، در صبحگاهی که مستیام به اوج خود رسیده، حالتی گیج و خمار مرا فرا میگیرد.
ز مشک چین چه خطا در وجود می آید
که خطّ سبز تو از وی غبار می گیرد
هوش مصنوعی: در وجود آن شخص، چه اشتباهی وجود دارد که خط سبز تو از او گرد و غبار میگیرد؟
سرشک دیده که بر چشم کرده ام جایش
چه اوفتاده که از من کنار می گیرد
هوش مصنوعی: من برای اینکه اشکهایم را در چشمانم جا بدهم، چه چیزی از من دور شده که به این حالت افتادهام؟
چو دم ز نافه ی زلف تو می زند خواجو
جهان شمامه ی مشک تتار می گیرد
هوش مصنوعی: وقتی که از گلوی خوشبو و جذاب تو حرف میزنم، تمام دنیا را با عطر خوش مشک و گلهای شمامی پر میکنم.