گنجور

شمارهٔ ۱

سبحان من تقدّس بالعزّ و الجلال
سبحان من تفرّد بالجود و الجمال
آن مالکی که ملکت او هست بر دوام
وان قادری که قدرت او هست بر کمال
سلطان بی وزیر و جهاندار لم یزل
دیان بی‌نظیر و خداوند لایزال
گویای بی‌تلفظ و بینای بی‌بصر
دانای بی‌تفکّر و دارای بی‌ملال
تسبیح بلبل سحری حی لاینام
ورد زبان کبک دری رب ذوالجلال
حرفی‌ست کاف و نون ز طوامیر صنع او
وز قاف تا به قاف برین حرف گشته دال
از آب لطف او متبسّم شود ریاض
وز باد قهر او متزلزل شود جبال
در گوش آسمان کشد از زرّ مغربی
هر مه به امر کن فیکون حلقهٔ هلال
گاهی ز ماه نو کند ابروی زال زر
گاهی از آفتاب کشد تیغ پور زال
کیوان به حکم اوست برین برج پاسبان
بهرام از امر اوست برین بلعه کوتوال
ای قصر کبریای تو محفوظ از انهدام
وی مُلک بی‌زوال تو محروس از انتقال
وی بوستان لطف تو بی وصمت ذبول
وی آفتاب لطف تو بی نسبت زوال
ایوان وحدت تو مبرّا از انحطاط
و ارکان قدرت تو معرّا از اختلال
بشکسته در قفای تو شهباز عقل پر
و افکنده در هوای تو سیمرغ وهم بال
بر دوش روز خاوری از شب فکنده زلف
بر روی صبح مشرقی از شام کرده خال
وهم از سرادقات جلال تو قاصرست
ور عقل ره برد به تو نبود به جز خیال
خواجو گر التماس ازین در کند رواست
از پادشه اجابت و از بندگان سؤال

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سبحان من تقدّس بالعزّ و الجلال
سبحان من تفرّد بالجود و الجمال
هوش مصنوعی: پاک است آن کسی که به بزرگی و شکوه آراسته شده، پاک است آن که تنها به بخشندگی و زیبایی متصف است.
آن مالکی که ملکت او هست بر دوام
وان قادری که قدرت او هست بر کمال
هوش مصنوعی: مالک حقیقی چیزی دارد که همیشگی است و همچنین کسی که توانایی‌اش در نهایت کمال است.
سلطان بی وزیر و جهاندار لم یزل
دیان بی‌نظیر و خداوند لایزال
هوش مصنوعی: سلطان بدون وزیر و ruler بدون رقیب، دارای عدالت و فرمانروایی بی‌همتا و قدرتی بی‌نهایت است.
گویای بی‌تلفظ و بینای بی‌بصر
دانای بی‌تفکّر و دارای بی‌ملال
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف ویژگی‌های فردی می‌پردازد که بدون نیاز به صحبت کردن، می‌تواند اطلاعات را به خوبی منتقل کند. همچنین این فرد توانایی دیدن در عمق مسائل را بدون استفاده از بینایی دارد و درک و فهم عمیق‌تری را نسبت به موضوعات پیش رو دارد. او می‌تواند از تفکر و تحلیل ایستادگی کند و در عین حال، از روحیه‌ای شاد و بی‌غم برخوردار است.
تسبیح بلبل سحری حی لاینام
ورد زبان کبک دری رب ذوالجلال
هوش مصنوعی: بلبل در سحرگاه با نغمه‌های دل‌انگیز خود تسبیح می‌گوید و کبک دری نیز در حال singing به ذکر خداوند بزرگ مشغول است.
حرفی‌ست کاف و نون ز طوامیر صنع او
وز قاف تا به قاف برین حرف گشته دال
هوش مصنوعی: این عبارت به بیان تأثیر و عمق کارهای آفریدگار اشاره دارد. کاف و نون به عنوان نمادهایی از آغاز و یا جوهره خلقت مطرح شده‌اند و از آنجا به سمت گستردگی و تمامی حروف و نشانه‌ها اشاره می‌شود که نشان‌دهنده وسعت و جامعیت خلاقیت خداوند است. در واقع، این سخن نشان‌دهنده‌ای از ابتکار و آفرینندگی او از آغاز تا انتهاست.
از آب لطف او متبسّم شود ریاض
وز باد قهر او متزلزل شود جبال
هوش مصنوعی: با نعمت و محبت او، گل‌ها خوشحال و شکوفا می‌شوند و با خشم و غضب او، کوه‌ها به لرزه درمی‌آیند.
در گوش آسمان کشد از زرّ مغربی
هر مه به امر کن فیکون حلقهٔ هلال
هوش مصنوعی: هر ماهی که به سوی مغرب می‌تابد، به فرمانی از آسمان، حلقه‌ای از نور هلالی شکل را به وجود می‌آورد.
گاهی ز ماه نو کند ابروی زال زر
گاهی از آفتاب کشد تیغ پور زال
هوش مصنوعی: گاهی ابروهای زیبا و جذاب به شکل ماه نو نمایان می‌شود و گاهی هم نور خورشید مانند شمشیری به دست فرزند زال می‌تابد.
کیوان به حکم اوست برین برج پاسبان
بهرام از امر اوست برین بلعه کوتوال
هوش مصنوعی: کیوان به اراده او بر این برج نگهبانی می‌کند و بهرام بر اساس فرمان او در این قلعه محافظت می‌کند.
ای قصر کبریای تو محفوظ از انهدام
وی مُلک بی‌زوال تو محروس از انتقال
هوش مصنوعی: ای کاخ بزرگی که در عظمتی و از خطر نابودی در امان هستی، و ملک و سلطنت تو نیز همواره پایدار و از جابجایی مصون مانده است.
وی بوستان لطف تو بی وصمت ذبول
وی آفتاب لطف تو بی نسبت زوال
هوش مصنوعی: در باغ محبت تو، بی‌حضور نامی، من همیشه شاداب و سرزنده‌ام و نور مهر تو همچنان درخشان و بی‌انتهاست، بدون اینکه به زوال و افولی دچار شود.
ایوان وحدت تو مبرّا از انحطاط
و ارکان قدرت تو معرّا از اختلال
هوش مصنوعی: ایوان وحدت تو از هرگونه سقوط و افتی پاک و دور است و ارکان قدرت تو از هر نوع اختلال و ناپایداری محفوظ‌اند.
بشکسته در قفای تو شهباز عقل پر
و افکنده در هوای تو سیمرغ وهم بال
هوش مصنوعی: در پی تو، ثبت فکر و عقل خود را از دست داده‌ام و به دنیای خیالات و تصورات تو پرواز کرده‌ام.
بر دوش روز خاوری از شب فکنده زلف
بر روی صبح مشرقی از شام کرده خال
هوش مصنوعی: روز با روشنایی صبح بر دوش خود زلف‌های شب را به زمین انداخته و به زیبایی و خال روی صبح مشرقی، جلوه‌گری می‌کند.
وهم از سرادقات جلال تو قاصرست
ور عقل ره برد به تو نبود به جز خیال
هوش مصنوعی: تصور و گمان از عظمة تو ناتوان است و حتی عقل اگر بخواهد به تو برسد، جز خیال و آرزو چیزی نخواهد یافتی.
خواجو گر التماس ازین در کند رواست
از پادشه اجابت و از بندگان سؤال
هوش مصنوعی: اگر خواجویان از این در درخواست کنند، شایسته است که پادشاه به آنها پاسخ مثبت بدهد و بندگان نیز حق دارند سؤال کنند.