شمارهٔ ۴ - فی الاستعطاف و الشکوی عن تعویق الاحسان
سپهر مهر معالی مه سپهر جلال
زهی ضمیر تو از منهیان عالم غیب
اگر نه حفظ تو بودی اساس عالم را
معارج فلکی منهدم شدی لاریب
جهان ز بهر جلال تو قرطه ئی می دوخت
بر آمد اطلس گردونش از قواره ی جیب
فروغ لمعه ی رای تو ملک و ملت را
همان شعاع که شد رهبر شبان شعیب
اگر ملال نمائی ز بنده عیبی نیست
چرا که ذات شریف منزهست از عیب
روا مدار که در انتظار انعامت
دهد بسن شبابم زمانه وصمت شیب
شمارهٔ ۳ - فی الشکایة من بعض الاکابر: زهی فرشته صفاتی که چرخ ذات تراشمارهٔ ۵ - و له ایضاً: زهی ز شرم عطای تو آب گشته بحار
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپهر مهر معالی مه سپهر جلال
زهی ضمیر تو از منهیان عالم غیب
هوش مصنوعی: آسمان پرستاره با نور خورشید، نشاندهندهی عظمت و شکوه توست و ذهن تو از رازهای پنهان جهان غیبی آگاه است.
اگر نه حفظ تو بودی اساس عالم را
معارج فلکی منهدم شدی لاریب
هوش مصنوعی: اگر حمایت و نگهداری تو نبود، اساس عالم زیر و زبر میشد و آسمانها از هم میپاشیدند، بدون شک.
جهان ز بهر جلال تو قرطه ئی می دوخت
بر آمد اطلس گردونش از قواره ی جیب
هوش مصنوعی: جهان به خاطر زیبایی و جلال تو، مانند درزی که پارچهای را میدوزد، دوخته شده و آسمان همچون پارچهای از جنس اطلس از تکههای جیب تو تشکیل شده است.
فروغ لمعه ی رای تو ملک و ملت را
همان شعاع که شد رهبر شبان شعیب
هوش مصنوعی: نور روشنایی افکار تو برای کشور و ملت همانند نوری است که راهنمای شبانی چون شعیب شد.
اگر ملال نمائی ز بنده عیبی نیست
چرا که ذات شریف منزهست از عیب
هوش مصنوعی: اگر از من ناراحت باشی، ایرادی ندارد، زیرا ذات والای من از هر عیبی پاک است.
روا مدار که در انتظار انعامت
دهد بسن شبابم زمانه وصمت شیب
هوش مصنوعی: هرگز اجازه نده که زمانه در انتظار پاداش تو، جوانیام را هدر دهد و در سکوت پیری بگذرد.