شمارهٔ ۱۵ - وله
صدف دُرِّ معانی دُر دریای علوم
بلبل باغ فصاحت گل بستان سخن
ایکه هنگام سخن جان جهان زنده بتست
سخنت تحفه ی جانست و توئی جان سخن
چو شکر می شکند نرخ شکر می شکند
طوطی منطقت اندر شکرستان سخن
در بیانت سخن ار سحر حلالست چراست
در بنات قلم سرزده ثعبان سخن
تا بر ایوان سخن صورت معنی نقشست
صورت نام تو نقشست بر ایوان سخن
من همان مور ضعیفم سخنم پای ملخ
که برم تحفه بنزدیک سلیمان سخن
چون محمد تو باحسان سمری و ز پی آن
طبع خواجو بمدیحت شده حسّان سخن
تا جهان باد مبادا ز وجودت خالی
که جهانرا توئی امروز جهانبان سخن
شش جهة دمدمه ی صیت تو بادا که توئی
حاصل شش جهت و زبده ی ارکان سخن
شمارهٔ ۱۴ - کتب الی ملک الواعظیم ظهیر الدین طوطی الواعظ: ای آفتاب اوج معانی که از علّوشمارهٔ ۱۶ - فی الاستیهاب: مدیر نقطه ی عالم مدار مرکز ملک
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدف دُرِّ معانی دُر دریای علوم
بلبل باغ فصاحت گل بستان سخن
هوش مصنوعی: صدف، وجود گرانبهایی از معانی و مفاهیم را در دل خود نگهداری میکند. در این میان، دریا به عنوان منبعی بیپایان از دانش و علم مطرح است. بلبل که نماد زیبایی و هنر در بیان و سخنوری است، در باغی از فصاحت و بلاغت مثل گلهای زیبای بستان میدرخشد.
ایکه هنگام سخن جان جهان زنده بتست
سخنت تحفه ی جانست و توئی جان سخن
هوش مصنوعی: وقتی که در زمان گفت و گو، جان جهان زنده به نظر میرسد، سخن تو هدیهای است برای جان و خود تو، جان سخن هستی.
چو شکر می شکند نرخ شکر می شکند
طوطی منطقت اندر شکرستان سخن
هوش مصنوعی: وقتی شکر شکسته میشود، قیمت آن نیز کاهش مییابد و در این حال، طوطی که نماد سخنوری است، در محیط شیرین شکر به بیان کلام میپردازد.
در بیانت سخن ار سحر حلالست چراست
در بنات قلم سرزده ثعبان سخن
هوش مصنوعی: اگر در بیان تو سحر و جادو وجود دارد، پس چرا در کلمات نوشتهات زهر و جادو دیده میشود؟
تا بر ایوان سخن صورت معنی نقشست
صورت نام تو نقشست بر ایوان سخن
هوش مصنوعی: در این جمله به این موضوع اشاره شده که کلام و سخن به مثابه یک نقش و تصویر هستند. در واقع، کلام حاوی معانی عمیق و معنادار است و نام تو نیز به عنوان یک تصویر بر روی این کلام محفوظ است. این بدان معناست که سخن و مفاهیم آن، همچون یک اثر هنری، معانی و یادها را به نمایش میگذارند.
من همان مور ضعیفم سخنم پای ملخ
که برم تحفه بنزدیک سلیمان سخن
هوش مصنوعی: من تنها یک مورچه ضعیف هستم، سخنان من مانند ملخی است که در نزدیکی سلیمان، پیام آور چیزی ارزشمند نیست.
چون محمد تو باحسان سمری و ز پی آن
طبع خواجو بمدیحت شده حسّان سخن
هوش مصنوعی: چون محمد، تو با نیکی و بزرگواری مثل سمری هستی و به دنبال آن، طبع خواجو به مدح و ستایش تو تبدیل شده و به زیبایی سخن میگوید.
تا جهان باد مبادا ز وجودت خالی
که جهانرا توئی امروز جهانبان سخن
هوش مصنوعی: مبادا جهان از وجود تو خالی شود، زیرا امروز تو صاحب اصلی این جهان هستی.
شش جهة دمدمه ی صیت تو بادا که توئی
حاصل شش جهت و زبده ی ارکان سخن
هوش مصنوعی: باید شش جهت به آواز تو بوزد، زیرا تو نتیجه شش جهت هستی و بهترین جوانهی کلام.