شمارهٔ ۴۴
آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست
جنّت فراز سرو قیامت قیام اوست
گر زانک مشک ناب ز چین می شود پدید
صد چین در آن دو سلسله ی مشک فام اوست
مقبل کسی کش او بغلامی کند قبول
ای من غلام دولت انکو غلام اوست
عامی چو من بحضرت سلطان کجا رسد
لیکن امید بنده بانعام عام اوست
پروانه گر چو شمع بسوزد عجب مدار
کان سوختن ز پختن سودای خام اوست
مشتاق را بکعبه عبادت حلال نیست
الا بکوی دوست که بیت الحرام اوست
وحشی ببوی دانه بدام اوفتد ولیک
خرّم دلی که دانه خال تو دام اوست
هر کو کند بماه تمامت مشابهت
این روشنست کز نظر ناتمام اوست
خواجو بترک نام نکو گفت و ننگ داشت
از ننگ و نام اگرچه که ننگم ز نام اوست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست
جنّت فراز سرو قیامت قیام اوست
هوش مصنوعی: آن دختر زیبای بهشتی که رضوان، نگهبان بهشت، برای او خدمت میکند، در روز قیامت با زیبایی خاصی خود را نشان میدهد و بهشت تحت تأثیر حضور او قرار میگیرد.
گر زانک مشک ناب ز چین می شود پدید
صد چین در آن دو سلسله ی مشک فام اوست
هوش مصنوعی: اگر زعفران خالصی از چین به وجود بیاید، آن بوی خوش صدبار در دو رشته از موهای مشکین او نمایان خواهد شد.
مقبل کسی کش او بغلامی کند قبول
ای من غلام دولت انکو غلام اوست
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر غلامی خود را مورد پذیرش قرار دهد، ای من، کسی که در خدمت آن دولت است، واقعاً غلام اوست.
عامی چو من بحضرت سلطان کجا رسد
لیکن امید بنده بانعام عام اوست
هوش مصنوعی: انسانی مثل من که در سطح عوام قرار دارد، به نزد سلطان کجا میتواند برسد؟ ولی امید من به رحمت و الطاف عمومی اوست.
پروانه گر چو شمع بسوزد عجب مدار
کان سوختن ز پختن سودای خام اوست
هوش مصنوعی: اگر پروانه مانند شمع بسوزد، تعجبی ندارد؛ زیرا این سوختن ناشی از شوق و عشق سرکش اوست که هنوز ناآزموده و خام است.
مشتاق را بکعبه عبادت حلال نیست
الا بکوی دوست که بیت الحرام اوست
هوش مصنوعی: عاشق نمیتواند به عبادت برود مگر اینکه به خانه دوستش نزدیک شود، زیرا آنجا به واقع مکان مقدس اوست.
وحشی ببوی دانه بدام اوفتد ولیک
خرّم دلی که دانه خال تو دام اوست
هوش مصنوعی: وحشی به بوی دانه به دام میافتد، اما دل شاد و خوشی که دانهٔ محبت تو برای او دام است، بر همه چیز میچربد.
هر کو کند بماه تمامت مشابهت
این روشنست کز نظر ناتمام اوست
هوش مصنوعی: هر کسی که به تمامیت تو شباهت پیدا کند، این روشن است که به دلیل ناتمام بودن نگاه اوست.
خواجو بترک نام نکو گفت و ننگ داشت
از ننگ و نام اگرچه که ننگم ز نام اوست
هوش مصنوعی: خواجو به نیکی یاد کرد و از بدی و ننگ دوری جست، هرچند که خود به خاطر نام او مورد سرزنش قرار گرفته است.