گنجور

شمارهٔ ۱۳۹

جز ناله کسی مونس و دمساز نیاید
جز سایه کسی همره و همراز نیاید
ای خواجه برو باد مپیمای که بلبل
در فصل بهاران ز چمن باز نیاید
گفتم که زمن سرمکش ای سروروان گفت
تا سر نکشد سرو سرافراز نیاید
هر دل که بدستش نبود رشته ی دولت
همبازی آن زلف رسن باز نیاید
باز آی و بسوی من بیدل نظری کن
هر چند مگس در نظر باز نیاید
صاحب نظر از نوک خدنگ تو ننالد
برکشته چو خنجر زنی آواز نیاید
چون بلبل دلسوخته را بال شکستند
بر طرف چمن باز بپرواز نیاید
تا زنده بود شمع صفت بر نکند سر
در پای تو هرکس که سر انداز نیاید
خواجو ز سفر عزم وطن کرد ولیکن
مرغی که برون شد ز قفس باز نیاید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز ناله کسی مونس و دمساز نیاید
جز سایه کسی همره و همراز نیاید
هوش مصنوعی: جز صدای ناله کسی همراه و همدل نمی‌آید، و فقط سایه کسی می‌تواند ادامه‌دهنده و همراه باشد.
ای خواجه برو باد مپیمای که بلبل
در فصل بهاران ز چمن باز نیاید
هوش مصنوعی: ای آقا، بی‌جهت خشمگین نباش که بلبل در فصل بهار از باغ برنمی‌گردد.
گفتم که زمن سرمکش ای سروروان گفت
تا سر نکشد سرو سرافراز نیاید
هوش مصنوعی: به کسی که با احترام و محبت به او خطاب می‌کنم، گفتم که ای محبوب، وقتی که تو سر برداشتنی نداشته باشی و قد بلند خود را نشان ندهی، هرگز کسی که به تو افتخار می‌کند به ظهور نخواهد رسید.
هر دل که بدستش نبود رشته ی دولت
همبازی آن زلف رسن باز نیاید
هوش مصنوعی: هر دلی که موفق به کسب نعمت و خوشبختی نشود، هرگز نمی‌تواند از زیبایی و جاذبه‌های دنیا لذت ببرد.
باز آی و بسوی من بیدل نظری کن
هر چند مگس در نظر باز نیاید
هوش مصنوعی: برگرد و نگاهی به من بینداز، هرچند که مگس در نظر نمی‌آید.
صاحب نظر از نوک خدنگ تو ننالد
برکشته چو خنجر زنی آواز نیاید
هوش مصنوعی: اگر کسی با دقت به تیر تو آسیب ببیند، دیگر کسی درباره آن شکایت نمی‌کند، مانند این که با چاقو ضربه‌ای به کسی بزنی و صدایی از او در نیاید.
چون بلبل دلسوخته را بال شکستند
بر طرف چمن باز بپرواز نیاید
هوش مصنوعی: زمانی که بلبل دلسوخته را از پرواز بازمی‌دارند و بالش را می‌شکنند، دیگر نمی‌تواند بر فراز چمن پرواز کند و به زندگی پیشین خود بازگردد.
تا زنده بود شمع صفت بر نکند سر
در پای تو هرکس که سر انداز نیاید
هوش مصنوعی: تا زمانی که شمع روشن است، در پای تو سر فرود می‌آورد. هر کس که نتواند سرش را به زیر بیندازد، از زندگی خارج می‌شود.
خواجو ز سفر عزم وطن کرد ولیکن
مرغی که برون شد ز قفس باز نیاید
هوش مصنوعی: خواجو در سفر به سر می‌برد، اما مانند پرنده‌ای است که از قفس خارج شده و دیگر نمی‌تواند به آنجا برگردد.