گنجور

شمارهٔ ۳۲

لعل شیرین تو وصفش بر شکر باید نوشت
مهر رخسار تو شرحش بر قمر باید نوشت
ماجرای اشکم از روی تناسب یک به یک
مردم دریانشین را بر گهر باید نوشت
هرچه در باب در میخانه چشمم نظم داد
گو مغان بر دیر بنویسند، اگر باید نوشت
ای که وصف روی زردم در قلم می‌آوری
سیم اگر بی وجه می‌باشد به زر باید نوشت
خون‌بهای جان شیرین من شوریده حال
بر لب یاقوت آن شیرین پسر باید نوشت
از میانش چون سر موئی ندیدم در وجود
هیچ اگر خواهی نوشتن، مختصر باید نوشت
هر که گردد کشته‌ی تیغ فراق این داستان
بر سر خاکش به خوناب جگر باید نوشت
و آنچ فرهاد از فراق طلعت شیرین کشید
تا به روز حشر بر کوه و کمر باید نوشت
شرح خمریات خواجو جز در دُردی فروش
تا نپنداری که بر جای دگر باید نوشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل شیرین تو وصفش بر شکر باید نوشت
مهر رخسار تو شرحش بر قمر باید نوشت
هوش مصنوعی: زیبایی و شیرینی لب‌های تو آنقدر خاص و دلنشین است که باید آن را با شکر توصیف کرد، و چهره‌ی تو آنقدر درخشان و خوش‌آراسته است که باید آن را با نور ماه مقایسه کرد.
ماجرای اشکم از روی تناسب یک به یک
مردم دریانشین را بر گهر باید نوشت
هوش مصنوعی: داستان اشک‌هایم، با توجه به هم‌خوانی و ارتباط بین مسائل، باید به گونه‌ای نوشته شود که اعتراض و درد مردم دریانشین را به زیبایی و ارزشی که در گوهرها نهفته است، منتقل کند.
هرچه در باب در میخانه چشمم نظم داد
گو مغان بر دیر بنویسند، اگر باید نوشت
هوش مصنوعی: هر چیزی که درباره‌ی زندگی در میخانه به ذهنم می‌آید، بهتر است که مغان آن را در دفتر دیر بنویسند، اگر نوشتن آن لازم است.
ای که وصف روی زردم در قلم می‌آوری
سیم اگر بی وجه می‌باشد به زر باید نوشت
هوش مصنوعی: ای آنکه تو توصیف چهره‌ام را با قلم به تصویر می‌کشی، اگر این توصیف بی‌دلیل و نادرست باشد، باید آن را با طلا نوشت!
خون‌بهای جان شیرین من شوریده حال
بر لب یاقوت آن شیرین پسر باید نوشت
هوش مصنوعی: برای جبران درد و سختی که در زندگی کشیده‌ام، باید یادداشتی بر لب یاقوتی آن پسر شیرین‌زبان بنویسم.
از میانش چون سر موئی ندیدم در وجود
هیچ اگر خواهی نوشتن، مختصر باید نوشت
هوش مصنوعی: در میان او چیزی نمی‌بینم که اهمیت داشته باشد. اگر می‌خواهی چیزی بنویسی، باید مختصر و مختصر باشد.
هر که گردد کشته‌ی تیغ فراق این داستان
بر سر خاکش به خوناب جگر باید نوشت
هوش مصنوعی: هر کسی که در اثر جدایی و فراق به شدت آسیب ببیند، لازم است که بر روی خاکش با خون دلش داستان زندگی‌اش را بنویسند.
و آنچ فرهاد از فراق طلعت شیرین کشید
تا به روز حشر بر کوه و کمر باید نوشت
هوش مصنوعی: فرهاد به خاطر دوری و جدایی از شیرین، مشقات و رنج‌هایی را تحمل کرد که تا روز قیامت باید ثبت و ضبط شود.
شرح خمریات خواجو جز در دُردی فروش
تا نپنداری که بر جای دگر باید نوشت
هوش مصنوعی: توضیح درباره شعرهای خواجو فقط در حالتی قابل فهم است که خود را در میگساری غرق کنی، تا فکر نکنی که باید این داستان را در جای دیگری بیان کرد.

حاشیه ها

یکی از شعرهای زیبا و در عین حال، سخت وزن حضرت خواجو، همین شعر زیبای مذکور میباشد