شمارهٔ ۳۲
لعل شیرین تو وصفش بر شکر باید نوشت
مهر رخسار تو شرحش بر قمر باید نوشت
ماجرای اشکم از روی تناسب یک به یک
مردم دریانشین را بر گهر باید نوشت
هرچه در باب در میخانه چشمم نظم داد
گو مغان بر دیر بنویسند، اگر باید نوشت
ای که وصف روی زردم در قلم میآوری
سیم اگر بی وجه میباشد به زر باید نوشت
خونبهای جان شیرین من شوریده حال
بر لب یاقوت آن شیرین پسر باید نوشت
از میانش چون سر موئی ندیدم در وجود
هیچ اگر خواهی نوشتن، مختصر باید نوشت
هر که گردد کشتهی تیغ فراق این داستان
بر سر خاکش به خوناب جگر باید نوشت
و آنچ فرهاد از فراق طلعت شیرین کشید
تا به روز حشر بر کوه و کمر باید نوشت
شرح خمریات خواجو جز در دُردی فروش
تا نپنداری که بر جای دگر باید نوشت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1400/01/20 04:04
یکی از شعرهای زیبا و در عین حال، سخت وزن حضرت خواجو، همین شعر زیبای مذکور میباشد