شمارهٔ ۵۷ - در مرثیهٔ منوچهر شروان شاه
آب حیوان مجوی خاقانی
که منوچهر خضر خو مرده است
نوبت راحت و کرم بگذشت
تا چراغ کیان فرو مرده است
راحت آن روز رفت کو رفته است
کرم آن روز مرده کو مرده است
شمارهٔ ۵۶ - در مدح جمال الدین موصلی وزیر: خاقانی بلند سخن در جهان منمشمارهٔ ۵۸ - در حماسه: من که خاقانیم عزیز حقم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آب حیوان مجوی خاقانی
که منوچهر خضر خو مرده است
هوش مصنوعی: به دنبال آب حیات نروید، چون منوچهر که شبیه خضر است، دیگر در قید حیات نیست.
نوبت راحت و کرم بگذشت
تا چراغ کیان فرو مرده است
هوش مصنوعی: زمان آسایش و لطف به پایان رسیده و اکنون زمان تاریکی و ناامیدی فرارسیده است.
راحت آن روز رفت کو رفته است
کرم آن روز مرده کو مرده است
هوش مصنوعی: آرامش و راحتی در آن روز وجود دارد، چون چیزهایی که باعث زحمت و نگرانی میشدند، دیگر وجود ندارند.

خاقانی