گنجور

شمارهٔ ۴۸

من آن خاقانی دریا ضمیرم
کز ابر خاطرش خورشید برق است
دبیری را توئی هم حرفتم لیک
شعارم صدق و آئین تو زرق است
اگرچه هر دو خون ریزند لیکن
هم از جلاد تا فصاد فرق است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من آن خاقانی دریا ضمیرم
کز ابر خاطرش خورشید برق است
هوش مصنوعی: من خاقانی هستم که دل و ذهنم مانند دریایی وسیع است و از خاطر و فکر من، روشنایی و امیدی به مانند خورشید به وجود می‌آید.
دبیری را توئی هم حرفتم لیک
شعارم صدق و آئین تو زرق است
هوش مصنوعی: تو هم مانند من حرف‌زن خوبی هستی، اما من وفاداری و صداقت را شعار خود قرار داده‌ام، در حالی که روش و رویکرد تو فریبنده و ظاهری است.
اگرچه هر دو خون ریزند لیکن
هم از جلاد تا فصاد فرق است
هوش مصنوعی: با وجود اینکه هر دو به نوعی به کشتار و خشونت مشغولند، اما بین جلاد و فاسد تفاوت‌های زیادی وجود دارد.