شمارهٔ ۳۶۲
سعد و نحس شب سپید و سیاه
خاتم مقتفی نمیشاید
قرصهٔ مه کلیچهٔ سیم است
عقربش صیرفی نمیشاید
چون ولیعهد یوسف است امروز
خلق جز یوسفی نمیشاید
این رفیع پدر خر زن مزد
از پی مشرفی نمیشاید
در چنین تنگنای دار الضرب
زیر چنگی دفی نمیشاید
قاضی اسراف میکند در جور
این همه مسرفی نمیشاید
زی نبی رفت و برد نور نبی
نور دین منطفی نمیشاید
هست بغداد گرد کوه، در او
قاضیی فلسفی نمیشاید
بگذر از فلسفی که از پی خرج
شاید از فلس فی نمیشاید
این سمرقند نیست بغداد است
نقد او غدرفی نمیشاید
تا طرازد طراز سکهٔ ملک
خامهزن جز صفی نمیشاید
بهر آوردن عروس سبا
رای جز آصفی نمیشاید
هم صفی به که با سپاه کرم
بخل را همصفی نمیشاید
جملةالامر با خواص عمل
نام نامنصفی نمیشاید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سعد و نحس شب سپید و سیاه
خاتم مقتفی نمیشاید
هوش مصنوعی: سرنوشت و خوشی و بدی در طول شب و روز تحت تأثیر یکدیگر قرار نمیگیرند و نمیتوان به راحتی آنها را یکی دانست.
قرصهٔ مه کلیچهٔ سیم است
عقربش صیرفی نمیشاید
هوش مصنوعی: ماه مانند یک شیرینی نقرهای است و اگرچه زهرش خطرناک است، اما هیچ کس به دنبال آن نمیرود.
چون ولیعهد یوسف است امروز
خلق جز یوسفی نمیشاید
هوش مصنوعی: امروز همه چیز به خاطر وجود یوسف است و هیچ چیز جز او شایسته نیست.
این رفیع پدر خر زن مزد
از پی مشرفی نمیشاید
هوش مصنوعی: این فرد بزرگ و محترم به خاطر مقام و ارتباطش، از زحمت کشیدن برای بدست آوردن درآمد نمیگذرد.
در چنین تنگنای دار الضرب
زیر چنگی دفی نمیشاید
هوش مصنوعی: در این وضعیت سخت و دشوار، هیچ چیزی نمیتواند انگیزه یا شور و شوق را به وجود آورد.
قاضی اسراف میکند در جور
این همه مسرفی نمیشاید
هوش مصنوعی: داور در ظلم ورزیدن زیادهروی میکند، اما هیچکس نمیتواند این میزان اسرافکننده را تحمل کند.
زی نبی رفت و برد نور نبی
نور دین منطفی نمیشاید
هوش مصنوعی: از پیامبر به سوی او رفت و نور او را با خود برد. نور دین من هرگز خاموش نمیشود.
هست بغداد گرد کوه، در او
قاضیی فلسفی نمیشاید
هوش مصنوعی: بغداد در دور کوه قرار دارد و در آنجا قاضیای با تفکرات فلسفی وجود ندارد.
بگذر از فلسفی که از پی خرج
شاید از فلس فی نمیشاید
هوش مصنوعی: از تفکرات عمیق بگذر، زیرا گاهی صرف هزینه و تلاش برای فهم آنها، نتیجهای نمیدهد و به عمق مطلب نمیرسد.
این سمرقند نیست بغداد است
نقد او غدرفی نمیشاید
هوش مصنوعی: اینجا سمرقند نیست، بلکه بغداد است و ارزش او با چیزی که به نظر میرسد نمیتوان سنجید.
تا طرازد طراز سکهٔ ملک
خامهزن جز صفی نمیشاید
هوش مصنوعی: نگاه کن، تا زمانی که سکهٔ شاهانه با دست خط خوش نوشته میشود، تنها در صفی از آن نمیتوان دید.
بهر آوردن عروس سبا
رای جز آصفی نمیشاید
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوه عروس سبا تنها به کار فردی چون آصف میخورد و افراد دیگر در این زمینه نمیتوانند موفق شوند.
هم صفی به که با سپاه کرم
بخل را همصفی نمیشاید
هوش مصنوعی: رفتن با کسانی که بخشندهاند بهتر است تا اینکه با افرادی که بخیل هستند همپیمان شوی.
جملةالامر با خواص عمل
نام نامنصفی نمیشاید
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در نهایت باید نسبت به تأثیرات و ویژگیهای عمل به طور عادلانه و منصفانه نظر داد. به طور کلی میگوید که نمیتوان بدون توجه به خاصیتها و ویژگیهای یک عمل، آن را قضاوت کرد.

خاقانی