گنجور

شمارهٔ ۳۴۲

باور نکردمی که رسد کوه سوی کوه
مردم رسد به مردم، باور بکردمی
کوهی بد این تنم که بدو کوه غم رسید
من مردمم چرا نرسیدم به مردمی؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باور نکردمی که رسد کوه سوی کوه
مردم رسد به مردم، باور بکردمی
هوش مصنوعی: باور نداشتم که کوه به کوه برسد و مردم نیز به یکدیگر نزدیک شوند، اما حالا به این موضوع ایمان آورده‌ام.
کوهی بد این تنم که بدو کوه غم رسید
من مردمم چرا نرسیدم به مردمی؟
هوش مصنوعی: بدن من همچون کوهی است که بر آن بار غم سنگینی می‌کند. من به نوعی مرده‌ام، پس چرا نتوانستم به حالت انسانی و زندگی واقعی برسم؟