گنجور

شمارهٔ ۲۹ - در بیان دوستی و دشمنی خلق

دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا
آن زمان کاقبال بی‌ادبار بینی بر درت
تا تو دولت داری آن کت دوست‌تر دشمن‌تر است
ز آن که نتواند که بیند شاهدِ خود در برت
پس چو دولت روی برتابد تو را از هر که هست
دوست‌تر گشت آنکه بود از ابتدا دشمن‌ترت
دشمنِ معشوق خود را دوست دارد هر کسی
این قیاس از خویشتن کن گر نیاید باورت
دوست از نزدیکیِ دولت شد اوّل دشمنت
دشمن از دوریِ دولت شد به آخر غم‌خورت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا
آن زمان کاقبال بی‌ادبار بینی بر درت
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای که دوست به دشمن تبدیل شد و دشمن تبدیل به دوست، ای خاقانی، متوجه خواهی شد که بخت نامساعد و بی‌وفا بر در تو حاضر است.
تا تو دولت داری آن کت دوست‌تر دشمن‌تر است
ز آن که نتواند که بیند شاهدِ خود در برت
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو قدرت و ثروتی داری، آن دوستی که به تو نزدیک‌تر است، به نوعی از دشمنی نزدیک‌تر خواهد بود، به این دلیل که نمی‌تواند شاهدِ محبوبش را در کنار خود ببیند.
پس چو دولت روی برتابد تو را از هر که هست
دوست‌تر گشت آنکه بود از ابتدا دشمن‌ترت
هوش مصنوعی: زمانی که خوشبختی و سعادت به سراغت بیاید، کسی که در گذشته نسبت به تو دشمنی کرده، ممکن است به دوستی نزدیک‌تر از هر کس دیگری تبدیل شود.
دشمنِ معشوق خود را دوست دارد هر کسی
این قیاس از خویشتن کن گر نیاید باورت
هوش مصنوعی: هر کس که در دلش عشق به محبوب وجود دارد، باید بداند که حتی دشمنان محبوب نیز به نوعی به او وابسته هستند. اگر این نکته برایت قابل باور نیست، به خودت نگاه کن و از تجربیات خود بیا موز.
دوست از نزدیکیِ دولت شد اوّل دشمنت
دشمن از دوریِ دولت شد به آخر غم‌خورت
هوش مصنوعی: دوست تو به خاطر نزدیکی به ثروت و مقام، در ابتدا به تو نزدیک می‌شود، در حالی که دشمن تو به خاطر دوری از آن ثروت و مقام، در نهایت تو را غمگین می‌کند.