گنجور

شمارهٔ ۱۶۹

دور کمال پانصد هجرت شناس و بس
کان پانصد دگر همه دور محال بود
خلقند متفق که چو خاقانیی نزاد
این پانصدی که مدت دور کمال بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دور کمال پانصد هجرت شناس و بس
کان پانصد دگر همه دور محال بود
هوش مصنوعی: به تعداد پانصد بار، ویژگی‌های کمال را شناخته‌ام و همین کافی است. اما سایر تلاش‌ها و کوشش‌ها که به پانصد مورد دیگر مربوط می‌شود، بی‌ثمر و غیر ممکن به نظر می‌رسد.
خلقند متفق که چو خاقانیی نزاد
این پانصدی که مدت دور کمال بود
هوش مصنوعی: همه به توافق آمده‌اند که اگر شاعری چون خاقانی به دنیا نیاید، این پانصد سال که دوران اوج و کمال بوده، به یاد خواهد ماند.