گنجور

غزل شمارهٔ ۸۷

طریق عشق رهبر برنتابد
جفای دوست داور برنتابد
به عیاری توان رفتن ره عشق
که این ره دامن تر برنتابد
هوا چون شحنه شد بر عالم دل
خراج از عقل کمتر برنتابد
سری را کاگهی دادند ازین سر
گران‌باری افسر برنتابد
سر معشوق داری سر درانداز
که عاشق زحمت سر برنتابد
به وام از عشق جانی چند برگیر
که یک جان ناز دلبر برنتابد
ز کوی عشق خاقانی برون شو
که او یار قلندر بر نتابد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طریق عشق رهبر برنتابد
جفای دوست داور برنتابد
هوش مصنوعی: راه عشق نمی‌تواند بی‌توجهی و ظلم دوستان را تحمل کند.
به عیاری توان رفتن ره عشق
که این ره دامن تر برنتابد
هوش مصنوعی: تنها افراد با مهارت و تجربه می‌توانند در مسیر عشق گام بردارند، زیرا این مسیر چالش‌برانگیز و سختی‌هایی دارد که هرکسی نمی‌تواند از عهده‌اش برآید.
هوا چون شحنه شد بر عالم دل
خراج از عقل کمتر برنتابد
هوش مصنوعی: زمانی که اوضاع و احوال جهان مانند نگهبانی سخت و خشن می‌شود، دل نمی‌تواند بار سنگینی را که از عقل سنگین‌تر است، تحمل کند.
سری را کاگهی دادند ازین سر
گران‌باری افسر برنتابد
هوش مصنوعی: سری را که از بار سنگینی خسته شده است به دوش نمی‌تواند تحمل کند.
سر معشوق داری سر درانداز
که عاشق زحمت سر برنتابد
هوش مصنوعی: اگر به معشوق خود نزدیک می‌شوی و به او توجه می‌کنی، باید بدانی که عاشق نمی‌تواند در برابر مشکلات و سختی‌ها بی‌تفاوت باشد.
به وام از عشق جانی چند برگیر
که یک جان ناز دلبر برنتابد
هوش مصنوعی: از عشق قرض بگیر تا زندگی‌ات را پر رنگ‌تر کنی، زیرا دلبر محبوبم طاقت تحمل یک جان ساده را ندارد.
ز کوی عشق خاقانی برون شو
که او یار قلندر بر نتابد
هوش مصنوعی: از مسیر عشق خاقانی خارج شو، چرا که او دوستدار درویش‌ها را نمی‌پذیرد.