گنجور

غزل شمارهٔ ۸۰

دلم در بحر سودای تو غرق است
نکو بشنو که این معنی نه زرق است
فراقت ریخت خونم این چه تیغ است
نفاقت سوخت جانم این چه برق است
جهان بستد ز ما طوفان عشقت
امانی ده که ما را بیم غرق است
تو هم هستی در این طوفان ولیکن
تو را تا کعب و ما را تا به فرق است
اگرچه دیگری بر ما گزیدی
ندانستی کز او تا ما چه فرق است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم در بحر سودای تو غرق است
نکو بشنو که این معنی نه زرق است
هوش مصنوعی: قلب من در آرزوی تو غرق شده است، پس خوب گوش کن که این احساس، ظاهرسازی نیست.
فراقت ریخت خونم این چه تیغ است
نفاقت سوخت جانم این چه برق است
هوش مصنوعی: فراق تو باعث شد تا خونم بریزد، این چه تیغ تیزی است که بین ما جدایی انداخته؟ و نفاق تو جانم را می‌سوزاند، این چه برقی است که وجودم را از بین می‌برد؟
جهان بستد ز ما طوفان عشقت
امانی ده که ما را بیم غرق است
هوش مصنوعی: دنیا از ما گرفته شده و در میان طوفان عشق تو، از تو می‌خواهم که به ما پناهی بدهی، زیرا ما از غرق شدن در این طوفان ترس داریم.
تو هم هستی در این طوفان ولیکن
تو را تا کعب و ما را تا به فرق است
هوش مصنوعی: تو نیز در این طوفان حضور داری، اما تو به مقصدی نزدیک‌تر هستی و ما بسیار دورتر از آن.
اگرچه دیگری بر ما گزیدی
ندانستی کز او تا ما چه فرق است
هوش مصنوعی: اگرچه تو دیگری را بر ما ترجیح دادی، اما نمی‌دانی که ما چه تفاوتی با او داریم.

حاشیه ها

1399/05/06 00:08
همایون ویسی شیخ رباط

اگرچه دیگری بر ما گزیدی
ندانستی کز او تا ما چه فرق است...