گنجور

غزل شمارهٔ ۴

رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا
چشم و چراغ مرا جائی شگرف و چه جا
جائی که هست فزون از کل کون و مکان
جائی که هست برون از وهم ما و شما
صحن سراچهٔ او صحرای عشق شده
جان‌های خلق در او رسته به جای گیا
از اشک دلشدگان گوهر نثار زمین
وز آه سوختگان عنبر بخار هوا
دارندگان جمال از حسن او به حسد
بینندگان خیال از نور او به نوا
رفتم که حلقه زنم پنهان ز چشم رقیب
آمد رقیب و سبک در ره گرفت مرا
گفتا به حضرت ما گر حاجت است بگو
گفتم که هست بلی اما الیک فلا
هم خود ز روی کرم برداشت پرده و گفت
ای پاسبان تو برو، خاقانیا تو درا

اطلاعات

وزن: مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (بسیط مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا
چشم و چراغ مرا جائی شگرف و چه جا
هوش مصنوعی: به راهی که وصفش را شنیده بودم، رفتم و در محله‌ای خوشبو و دلنشین، جایی را دیدم که برایم بسیار شگفت‌انگیز و خاص بود.
جائی که هست فزون از کل کون و مکان
جائی که هست برون از وهم ما و شما
هوش مصنوعی: جایی که وجود آن بیشتر از تمام عالم و فضاست، جایی که فراتر از تصورات ما و شما قرار دارد.
صحن سراچهٔ او صحرای عشق شده
جان‌های خلق در او رسته به جای گیا
هوش مصنوعی: حیاط خانه او به میدان عشق تبدیل شده و جان‌های انسان‌ها مانند گیاهان در آن پرورش یافته‌اند.
از اشک دلشدگان گوهر نثار زمین
وز آه سوختگان عنبر بخار هوا
هوش مصنوعی: از اشک افرادی که دل‌شکسته‌اند، زمین پر از گوهر می‌شود و از آه کسانی که سوخته‌اند، هوا معطر و خوشبو می‌گردد.
دارندگان جمال از حسن او به حسد
بینندگان خیال از نور او به نوا
هوش مصنوعی: زیبایی‌داران به خاطر زیبایی‌اش حسرت می‌خورند و تماشاگران به خاطر روشنی او به وجد می‌آیند.
رفتم که حلقه زنم پنهان ز چشم رقیب
آمد رقیب و سبک در ره گرفت مرا
هوش مصنوعی: رفتم که به طور پنهانی با دلبرم دیدار کنم، اما unexpected رقیب آمد و من را در مسیرش گرفتار کرد.
گفتا به حضرت ما گر حاجت است بگو
گفتم که هست بلی اما الیک فلا
هوش مصنوعی: او گفت: اگر چیزی از شما می‌خواهم، بگویید. من هم گفتم که بله، اما فقط به سمت تو.
هم خود ز روی کرم برداشت پرده و گفت
ای پاسبان تو برو، خاقانیا تو درا
هوش مصنوعی: شخصی که با لطف و مهربانی عمل کرده است، پرده را کنار زده و به نگهبان می‌گوید: "تو برو، ای کسی که در حال نگهداری از ما هستی."

حاشیه ها

1395/06/23 08:08

سلام
در مصرع ددو از بیت اول ، اشتباه تایپی"ئشگرف" = شگرف

1396/02/03 02:05
سورنا

در مصرع دوم سوخته دلان صحیح می باشد
از اشک دلشدگان گوهر نثار زمین
وز آه سوختگان عنبر بخار هوا