گنجور

غزل شمارهٔ ۱

ای آتشِ سودایِ تو خون کرده جگرها
بر باد شده در سرِ سودایِ تو سرها
در گلشنِ امّید به شاخِ شجرِ من
گل‌ها نشکفتند و برآمد نه ثمرها
ای در سرِ عشّاق ز شورِ تو شغب‌ها
وی در دلِ زهّاد ز سوزِ تو اثرها
آلوده به خونابهٔ هجرِ تو روان‌ها
پالوده ز اندیشهٔ وصلِ تو جگرها
وی مهرهٔ امّیدِ مرا زخمِ زمانه
در شش‌درِ عشقِ تو فروبسته گذرها
کردم خطر و بر سرِ کویِ تو گذشتم
بسیار کند عاشق ازین گونه خطرها
خاقانی از آن گه که خبر یافت ز عشقت
از بی‌خبریّ‌اش به جهان رفت خبرها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آتشِ سودایِ تو خون کرده جگرها
بر باد شده در سرِ سودایِ تو سرها
هوش مصنوعی: ای آتش عشق تو، دل‌ها را به درد کشیده و همه چیز در آرزوی تو نابود شده است. در مسیر عشق تو، سرها از جا کنده شده‌اند.
در گلشنِ امّید به شاخِ شجرِ من
گل‌ها نشکفتند و برآمد نه ثمرها
هوش مصنوعی: در باغ امید، بر درخت من گلی نرویید و میوه‌ای به بار نیامد.
ای در سرِ عشّاق ز شورِ تو شغب‌ها
وی در دلِ زهّاد ز سوزِ تو اثرها
هوش مصنوعی: تو در دل عاشقان سبب شور و هیجان هستی و در دل زاهدان تأثیر سوز و غم خود را باقی می‌گذاری.
آلوده به خونابهٔ هجرِ تو روان‌ها
پالوده ز اندیشهٔ وصلِ تو جگرها
هوش مصنوعی: روح‌ها به خاطر جدایی و دوری از تو آغشته به درد و رنج شده‌اند، اما دل‌ها از اندیشه و امید به وصال و رسیدن به تو پاک و خالص هستند.
وی مهرهٔ امّیدِ مرا زخمِ زمانه
در شش‌درِ عشقِ تو فروبسته گذرها
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از درد و آسیب‌هایی اشاره دارد که بر روح و قلب فرد وارد آمده است. مهرهٔ امید، نماد آرزوها و آرزوهای فرد است که به خاطر زخم‌ها و مشکلات زمانه در عشق و ارتباطی که دارد، بی‌فروغ و مختل شده است. به عبارتی، این عشق در حال حاضر تحت تأثیر زخم‌های گذشته قرار گرفته که مانع از پیشرفت و گسترش آن می‌شود.
کردم خطر و بر سرِ کویِ تو گذشتم
بسیار کند عاشق ازین گونه خطرها
هوش مصنوعی: برای رسیدن به تو، ریسک زیادی کردم و بارها از کنار محل تو گذشتم. عاشق به خاطر عشقش، از این نوع خطرات زیاد می‌کند.
خاقانی از آن گه که خبر یافت ز عشقت
از بی‌خبریّ‌اش به جهان رفت خبرها
هوش مصنوعی: خاقانی زمانی که از عشق تو مطلع شد، از بی‌خبری‌اش در دنیا خبرها را دریافت کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱ به خوانش زهرا بهمنی

حاشیه ها

1391/05/30 13:07
سیما.م

با سلام
در بیت دوم :گل ها نه شکفتند و برآمد نه ثمرها ,
و در بیت پنجم:در ششْ درِ عشق تو فرو بسته گذرها , صحیح می باشد

1392/01/19 01:04
امین کیخا

ششدر شدن در نرد مانند مات شدن است به شترنج

1393/10/30 08:12

خواندن این شعر برای تصنیف در آواز افشاری بسیار مناسب باشد.

1395/09/04 12:12
Firooz

با سلام به کیخای عزیز.
ششدر شدن این امکان را به حریف میدهد که طاس بریزد و به بازی ادامه دهد تا مهر‌هایش را بردارد به خانه ببرد. دیر یا زود حریف از ششدر شدن خارج میشود.
ششدر شدن به معنای پایان بعضی‌ نیست بر خلاف مات شدن که پایان نبرد است.
با احترام به همه.
فیرو

1396/10/17 02:01
حسین

با سلام و احترام
شش در عشق مراحل شش گانه عشق را بیان میکند که کسی که در خوان هفتم قرار دارد آن را طراحی کرده.و اکنون که ششدر بسته شده اشاره به نشدن و قابل طی نبودن این هفت وادی عشق برای شاعر دارد.
با درود به همه همرهان شعر

1397/02/19 17:05
امیر اصغری

بیت دو، مصرع دو
"گلها نشکفتند" باید باشد، ت افتاده.

1400/05/17 14:08
کابِر

شرح غزلیات خاقانی به کوشش بزرگر خالقی رو کسی خوانده آیا به روش شاخ نبات حافظ کار کرده.

1403/06/06 00:09
حسام بی گاه

درود به همه، سپاس بابت تارنمای خوب گنجور و عزیزانی که زحمت آوایش را می کشند.
دو نکته:
1- 

وی مهرهٔ امّیدِ مرا زخمِ زمانه

در ششدرِ عشقِ تو فروبسته گذرها

به نظرم در این بیت همانطور که علامت گذاری شده باید خواند امید ِ مرا ...
2-
در بیت آخر هم اگر طبق نسخه "بی خبری" می خوانیم به نظرم باید توجه داشت که با وجود اینکه وزن به ما می گوید بی خبری انتهایش ساکن باید باشد اما در معنا "بی خبری ِ او" هست، لذا لحن باید مطابق این معنا باشد.