شمارهٔ ۴۳ - تجدید مطلع
آن مه نو بین که آفتاب برآورد
غنچهٔ گل بین که نوبهار درآورد
از افق صلب شاه بین که مه نو
آمد و عید جلال بر اثر آورد
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
در طبق آفتاب چون مه نو دید
صبح دم از اختران نثار زر آورد
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
دولت او سام اسمان خطر آورد
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
عنصر نوشین روان عهد به عالم
هرمز دولت طراز تاجور آورد
شاه محمد جلالت است و به تایید
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
در کمر عمر شاه دست بقا داد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
آیت تایید باد کز پی مدحش
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد
شمارهٔ ۴۲ - در تهنیت ولادت فرزند اخستان شاه: صبح چو کام قنینه خنده برآوردشمارهٔ ۴۴ - دربارهٔ بیماری خود: عارضهٔ تازه بین که رخ به من آورد
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن مه نو بین که آفتاب برآورد
غنچهٔ گل بین که نوبهار درآورد
هوش مصنوعی: به تماشا بنشینید و ببینید که چگونه ماه نو به آسمان آمده و زیبایی روز جدید را به ارمغان آورده است. همچنین، غنچههای گل را میبینید که با آمدن بهار شکفته شدهاند و زندگی جدیدی پیدا کردهاند.
از افق صلب شاه بین که مه نو
آمد و عید جلال بر اثر آورد
هوش مصنوعی: از دور دستها، نگاه کن به آسمان که ماه نو (ماه تازه) ظاهر شده و جشن بزرگی آغاز شده است.
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
هوش مصنوعی: ماه نو از آسمان به زمین میآید و مانند یک شاه، نوری از پیروزی را به این سرزمین میبخشد.
در طبق آفتاب چون مه نو دید
صبح دم از اختران نثار زر آورد
هوش مصنوعی: در زیر نور آفتاب، مانند ماه نو، صبحگاه از ستارهها زر و جواهرات نثار آورد.
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
هوش مصنوعی: زیرا ملک بوالمظفر، که به آدم دوم معروف است، با قدرت خود به شیث مشغول نظر و تماشا است.
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
دولت او سام اسمان خطر آورد
هوش مصنوعی: زیرا که پادشاه معاصر مانند نوح در زمان خود، دوران رونق و شکوهی را تجربه میکند که به مانند سام، کوهی از خطرات و چالشها را به دوش میکشد.
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم این بیت را به صورت سادهتر بیان کنیم، میتوان گفت: "بخت و سرنوشت، نشانهای از خوشبختی و سعادت است؛ یوسف را که تازه از سفر برگشته است، خوب بنگر."
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
هوش مصنوعی: اسفندیار جوهر و ذات خود را در زمان بهمن کسری و در عصر قباد به جهانیان نشان داد.
عنصر نوشین روان عهد به عالم
هرمز دولت طراز تاجور آورد
هوش مصنوعی: عناصر خوشی و شادابی در زمان خود، به دنیای پر از زیبایی و رونق رنگین و با شکوه آمدهاند.
شاه محمد جلالت است و به تایید
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
هوش مصنوعی: شاه محمد، دارای مقام و عظمت است و به خواست چرخ، از نسل او، محمدی دیگر به دنیا خواهد آمد.
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
هوش مصنوعی: فریبرز به خاطر این مقام و شرف شادی بیشتری به دست آورد و وجود منوچهر نیز از این خبر سرشار از شادی و نشاط شد.
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
هوش مصنوعی: کوه عظمت، وقتی که گوهر دریا را به نمایش میگذارد، خود گوهری بیشتر از آن کوه به ارمغان میآورد.
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
هوش مصنوعی: دریای سعادت وقتی عنبر سارا را بخشید، آن دریای شادی به سرانجامی رسید.
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
هوش مصنوعی: زهره به زیبایی و عاشقانه مانند خورشید درخشید و نوید خوشبختی و سعادت را به پادشاهی دادگر (عادل) آورد.
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
هوش مصنوعی: شاه سلیمان، به نشانهی خوشحالی و مژده، نگینی را به بلقیس داد که نشانهای از تولد پسرش بود.
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
هوش مصنوعی: وارث جمشید، که در میدان جنگ، سپاه ملائکه مانند صفی از مورچهها به یاری او میآید.
در کمر عمر شاه دست بقا داد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
هوش مصنوعی: در طول عمر پادشاه، نیروی جاودانگی با او همراهی کرد و خداوند با قدرتش امکان داشتن آن عمر را برای او فراهم کرد.
آیت تایید باد کز پی مدحش
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
هوش مصنوعی: این جمله به این معنا است که نشانهای از تأیید وجود دارد که از پی ستایش او، ذهن خاقانی (شاعر) نشانهای از هنر و استعداد را به نمایش گذاشته است. به عبارتی، خاقانی با ستایش او، تواناییهای هنریاش را نشان میدهد.
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
هوش مصنوعی: به خاطر ستارهای که زایندهی دختران زیباست، سعادت و خوشبختی برمیخیزد، همانطور که ستارهای به نام سماک نیزه خود را نشان میدهد.
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد
هوش مصنوعی: پادشاه جهان، مانند ابری از صفات و همچون دریایی از ویژگیهاست. از اوست که این مروارید درخشان به عنوان گنجینهای از ملک و اقتدار به دست آمده است.
حاشیه ها
1400/08/19 14:11
افسانه چراغی
غنچه گل بین