گنجور

شمارهٔ ۵۰

خرم دلی که کشته تیغ جفای توست
خرم تر آن که زنده مهر و وفای توست
اینک دلی شکسته و جانی گداخته،
از ما اگر قبول کنی، از برای توست
دل را که بر هوای بزرگی و فرّ و جاه
پرداختم ز غیر، که این خانه جای توست
حور و قصور و جنت و تسنیم و سلسبیل
در نزد عارفان، همه عکس بقای توست
وصف شمایل تو نیارم نوشت و خواند
آنجا که انتهاست، همان ابتدای توست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خرم دلی که کشته تیغ جفای توست
خرم تر آن که زنده مهر و وفای توست
هوش مصنوعی: شادی از آن کسی است که به خاطر دل شکستگی ناشی از بی‌وفایی تو جان داده است و خوش‌حال‌تر کسی است که با عشق و وفای تو هنوز زنده است.
اینک دلی شکسته و جانی گداخته،
از ما اگر قبول کنی، از برای توست
هوش مصنوعی: دل شکسته و جان آزار دیده‌ای دارم که اگر تو بپذیری، به خاطر توست.
دل را که بر هوای بزرگی و فرّ و جاه
پرداختم ز غیر، که این خانه جای توست
هوش مصنوعی: دل را به خاطر عشق به بزرگی و مقام و اعتبار، از آنچه غیر توست، خالی کرده‌ام، زیرا این خانه تنها برای توست.
حور و قصور و جنت و تسنیم و سلسبیل
در نزد عارفان، همه عکس بقای توست
هوش مصنوعی: در نظر عارفان، همه زیبایی‌ها و نعمت‌های بهشتی مانند حور و قصر و جنت، تنها نشانه‌هایی از جاودانگی و وجود تو هستند.
وصف شمایل تو نیارم نوشت و خواند
آنجا که انتهاست، همان ابتدای توست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی می‌خواهم ویژگی‌های تو را توصیف کنم، می‌فهمم که هر چه بگویم و بنویسم، در واقع به آغاز تو اشاره دارد. در حقیقت، ویژگی‌های تو آن‌قدر عمیق و جذاب‌اند که هیچ توصیفی نمی‌تواند به پایان آنها اشاره کند، چرا که با آغاز تو هم‌راستا هستند.

حاشیه ها

1402/06/21 01:09
بردیا

زیباا