اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کیانا زرکوب
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدان ای پسر که مردم تا زنده باشند ناگریز باشد از دوستان، که مرد بیبرادر به که دوستان، از آنکه حکیمی را گفتند: دوست بهتر یا برادر؟ گفت برادر نیز دوست به، {بیت
هوش مصنوعی: ای پسر، بدان که انسانها در زندگی خود به دوستان نیاز دارند و نمیتوانند از آنها بینیاز باشند. مردی که برادر ندارد، بهتر است دوستانی داشته باشد. روزی از حکیمی پرسیدند که آیا دوست بهتر است یا برادر؟ او پاسخ داد که برادر نیز نوعی دوست است.
برادر برادر بود دوست به
چو دشمن بود بیرگ و پوست به}
هوش مصنوعی: برادر همیشه برادر است، اما دوستی که مانند دشمن رفتار کند، هیچ تفاوتی با او ندارد و هیچ احساسی ندارد.
پس اگر اندیشه کنی از کار دوستان نثار داشتن و هدیه فرستادن و مردمی کردن، ازیرا که هر که از دوستان بیندیشد دوستان نیز از وی بیندیشند، پس مردم همیشه بیدوست بوند و ایدون گویند که دوست دست بازدارندهٔ خویش بود عادت کند هر وقتی دوستی نو گرفتن، ازیرا که با دوستان بسیار عیبهای مردمان پوشیده شود و هنر ها گسترده گردد ولیکن چون دوست نو گیری پشت بر دوست کهن مکن، دوست نو همی طلب و دوست کهن را بر جای همی دار، تا همیشه بسیار دوست باشی و گفتهاند: دوست نیک گنج بزرگست، دیگر اندیشه کن از مردمان که با تو بهراه دوستی روند و هم دوست باشند با ایشان و با ایشان نیکویی و سازگاری کن و بهرنیک و بدی با وی متفق باش، تا چون از تو مردمی یابند دوست یکدل تو گردند، که اسکندر را پرسیدند که: بدین کممایه روزگار این چندین ملک به چه خصلت بهدست آوردی؟ گفت: بهدست آوردن دشمنان به تلطف و جمع کردن دوستان به تعهد و آنگاه اندیشه کن از دوستان دوستان، هم از جملهٔ دوستان باشند و بترس از دوستی که دشمن ترا دوست دارد که باشد که دوستی او از دوستی تو بیشتر باشد، {بیت
هوش مصنوعی: اگر به دوستی و هدیه دادن به دوستان فکر کنی، متوجه میشوی که اگر تو به دوستانت فکر کنی، آنها نیز به تو فکر خواهند کرد. بنابراین، مردم همیشه بدون دوست باقی نمیمانند. باید بدانیم که دوست واقعی کسی است که به ما کمک میکند تا دوستان جدیدی پیدا کنیم. زیرا با داشتن دوستان زیاد، عیبهای یکدیگر پوشیده میشود و تواناییها بیشتر نمایان میگردد. اما هنگام انتخاب دوستان جدید، نباید از دوستان قدیمی خود غافل شوی؛ بهتر است که دوستان جدیدی پیدا کنی و دوستان قدیمیات را نیز در کنار خود نگهداری. تا همیشه افرادی زیادی به عنوان دوست داشته باشی. خیلیها میگویند که دوستی حقیقی گنجینهای ارزشمند است. همچنین، درباره افرادی که با تو در مسیر دوستی هستند، فکر کن و با آنها رفتار خوب و سازگار داشته باش. تا وقتی که آنها تو را بشناسند، بتوانند به دوستی با تو امیدوار شوند. اسکندر نیز زمانی گفت که توانسته این همه سرزمین را بهدست آورد، زیرا توانسته دشمنان خود را با محبت و دوستان را با مسئولیتپذیری بهدست آورد. همچنین به یاد داشته باش که دوستان دوستان هم جزو دوستانت هستند و از دوستیهایی که دشمنان تو را دوست میدارند، بپرهیز، چرا که ممکن است آنها به تو بیشتر از آنچه تصور میکنی، آسیب برسانند.
بشوی ای برادر از آن دوست دست
که با دشمنانت بود هم نشست
هوش مصنوعی: ای برادر، دست آن دوستی را بشوی که با دشمنانت در یک جا نشسته است.
پس باک ندارد به بد کردن با تو از قبل دشمن تو، بپرهیز از دوستی که مر دوست ترا دشمن دارد و دوستی که بیبهانهٔ و بیحجتی به گِله شود، دیگر به دوستی او طمع مدار و اندر جهان بیعیب کس مشناس، اما تو هنرمند باش، که هنرمند بیعیب بود و دوست بیهنر مدار، که از دوست بیهنر فلاح نیامد و دوستان قدح را از جملهٔ دوستان مشمار، که ایشان دوست قدح باشند نه دوست و بنگر میان دوستان نیک و بد و با هر دو گروه دوستی کن، با نیکان بدل دوستی کن و با بدان به زبان دوستی کن، تا دوستی هر دو گروه ترا حاصل بود، که نه همه حاجتی به نیکان افتد، وقت باشد که به دوستی بدان نیز حاجت افتد و اگر چه ره بردن تو نزدیک بدان و نزدیک نیکان تو را کاستی فزاید، چنانک ره بردن نزدیک نیکان و نزدیک بدان آبروی افزاید و تو طریق نیکان نگاه دار، که خود دوستی هر دو قوم ترا حاصل آید، اما با بیخردان هرگز دوستی مکن، که دوست باخرد به دوستی آن بکند که صد دشمن عاقل نکنند به دشمنی و دوستی با مردم هنری و نیکعهد کن، تا تو نیز بدان هنرها معروف و ستوده باشی که آن دوستان تو بدان معروف و ستوده باشند و تنها نشستن از همنشین بد اولیتر، چنانکه مر{ا} گفته آمد درین دو بیت؛ شعر:
هوش مصنوعی: نباید نگران باشی وقتی که دشمنی نامتعادل از پیش به تو ضرر میزند. از دوستی که در دلش تو را دشمن میدارد، دوری کن. همچنین، اگر دوستی بیدلیلی به تو خرده میگیرد، به او دیگر امیدی نداشته باش. در این دنیا هیچکس عیب ندارد، اما تو باید هنرمند باشی. هنرمندان بدون عیب هستند و نباید با دوستان بیهنر دوست بود، چون از چنین دوستی، فایدهای نخواهی برد. همچنین، دوستان انتقادگر را جزء دوستان حساب نکن، زیرا آنها دوست واقعی نیستند. باید بین خوب و بد تمایز قائل شوی و با هر دو نوع دوستی کنی. با نیکان، دوستی واقعی برقرار کن و با بدان، از طریق زبان و ادب ارتباط داشته باش. اینگونه هم با نیکان و هم با بدان دوست خواهی داشت، چرا که همیشه نیازی به نیکان نخواهی داشت و روزهایی پیش خواهد آمد که به دوستی بدان نیاز خواهی داشت. هرچند که نزدیکی به بدان ممکن است باعث کاهش ارادت به تو شود، اما نزدیکی به نیکان میتواند آبروی تو را بالا ببرد. لذا باید راه و رسم نیکان را حفظ کنی تا به طور همزمان دوستی با هر دو گروه داشته باشی. با بیخردان هرگز دوست نشو، چون دوستی با افراد خردمند به تو کمک میکند تا از دشمنیهای دیگران در امان بمانی. با مردم با هنر و وفادار رفتار کن تا خود نیز به هنرمندی معروف و ستوده شوی. و اینکه تنها نشستن بهتر از نشستن با همنشینان بد است، چنانکه در اشعار آمده است.
ای دل رفتی چنانکه در صحرا دد
نه انده من خوردی و نه اندوه خود
هوش مصنوعی: ای دل، تو چنان رفتی که در بیابان حیوانات، نه غم من را خوردی و نه غم خودت را.
همجالس بد بودی و تو رفته بهی
تنهایی به مرا ز همجالس بد
هوش مصنوعی: تو دوستان بدی داشتی و الان در تنهایی به سر میبری، که من از دوست بد به تو میگویم.
و حق دوستان و مردمان نزدیک خود ضایع مکن، تا سزاوار ملامت نگردی، که گفتهاند: دو گروه مردم سزاوار ملامتاند: یکی ضایع کنندهٔ حق دوستان، دیگر ناشناسندهٔ کردار نیک. بدانکه مردمان را بدو چیز بتوان دانست که دوستی را شایند یا نه : یکی آنکه دوست او را تنگدستی رسد چیز خویش از وی دریغ ندارد به حسب طاقت خویش و به وقت تنگی از وی برنگردد، تا آن وقت که به دوستی او ازین جهان بیرون شود، او فرزندان آن دوست خود را و خویشان را طلب کند و بجای ایشان نیکی کند و هر وقت که به زیارت آن دوست رود حسرتی بخورد، هر چند که آن نه او بود.
هوش مصنوعی: حق دوستان و نزدیکان خود را ضایع نکن، زیرا این کار تو را مستحق سرزنش میکند. گفتهاند که دو دسته از افراد سزاوار سرزنشاند: یکی کسانی که حق دوستانشان را زیر پا میگذارند و دیگری کسانی که خوبیهای دیگران را نادیده میگیرند. بدان که برای شناختن دوستی واقعی، میتوان به دو نشانه توجه کرد: اول اینکه اگر دوست به تنگدستی بیفتد، آیا تو از کمک به او دریغ میکنی یا نه، و دوم اینکه در زمان سختی، آیا وفادار میمانی یا نه. کسی که دوستی را صادقانه دوست دارد، حتی پس از مرگ او نیز به فرزندان و خویشانش کمک میکند و حسرت فقدان او را میخورد، هرچند که خود او در آن شرایط نباشد.
حکایت: چنین گویند که سقراط را میبردند تا بکشند، وی را الحاح کردند که بت پرست شو. گفت: معاذالله که جز صانع را پرستم. ببردندش تا بکشند، قومی شاگردان او با او برفتند و زاری میکردند، چنانکه رسم رفته است. پس او را پرسیدند که ای حکیم، اکنون چون دل بر کشتن نهادی بگو تا ترا کجا دفن کنیم؟ سقراط تبسم کرد و گفت: اگر چنانکه مرا بازیابید هر کجا خواهید دفن کنید، یعنی که آن نه من باشم که قالب من باشد.
هوش مصنوعی: داستانی نقل شده که میگویند وقتی سقراط را برای اعدام میبردند، از او خواستند که بتپرست شود. او پاسخ داد: هرگز! فقط خالق را پرستش میکنم. در حین رفتن به محل اعدام، گروهی از شاگردانش با او همراه شدند و بسیار گریه کردند. یکی از آنها از سقراط پرسید: ای حکیم، اکنون که به مرگ نزدیک شدهای، بگو ما تو را کجا دفن کنیم؟ سقراط با لبخند پاسخ داد: اگر شما من را پیدا کنید، میتوانید هر کجا که خواستید دفن کنید، زیرا آنچه که من هستم به این بدن ختم نمیشود.
و با مردمان دوستی میانه دار و بر دوستان با امید دل مبند که من دوست بسیار دارم، دوست خاص خود باش و از پس و پیش خود نگر و بر اعتماد دوستان از خود غافل مباش، چه اگر هزار دوست بود ترا از تو دوستتر کسی نبود؛ دوست را به فراخی و تنگی آزمای، به فراخی به حرمت داشتی و به تنگی به سود و از آن دوستی که دشمن ترا دشمن ندارد وی را جز آشنا مخوان، چه آنکس آشنا بود نه دوست و با دوستان در وقت گِله چنان باش که در وقت خشنودی و برین جمله دوست آنرا دان که دانی که ترا دوست دارد و دوست را به دوستی چیزی میآموز، که اگر وقتی دشمن شود ترا زیان دارد و پشیمانی سود نکند و اگر درویش باشی دوست توانگر مطلب، که درویش را کس دوست ندارد، خاصه توانگران؛ دوست به درجهٔ خویش گزین و اگر توانگر باشی و دوست توانگر داری روا باشد؛ اما در دوستی دل مردمان را استوار دار، تا کارهای تو استوار بود و اگر دوستی نه به بخردی دل از تو بردارد به باز آوردن او مشغول مباش، که نه ارزد و از دوست طامع دور باش، که دوستی وی با تو به طمع باشد نه به حقیقت و با مردم حقود هرگز دوستی مکن، که مردم حقود دوستی را نشایند، از آنچه حقد هرگز از دل بیرون نرود و همیشه آزرده و کینهور باشی دوستی کی اندر دل وی بود. چون حال دوستی گرفتن بدانستی آگاه باش از کار و از حال دنیا و نیک و بد.
هوش مصنوعی: با مردم دوستی کن و به دوستانت دل ببند، اما مراقب باش که من دوستهای زیادی دارم. باید دوست خاص خود را در نظر داشته باشی و هر زمان به او توجه کنی. به اعتماد دوستان از خود غافل نباش، چرا که هیچ کسی به اندازۀ خودت نمیتواند برایت دوست باشد. دوستی را در زمانهای سخت و آسان بسنج؛ در زمان خوشی، برایش احترام قائل شو و در زمان سختی، به نفع خودت تلاش کن. اگر کسی که به تو نزدیک است دشمنی از خود نداشته باشد، او را تنها به عنوان آشنا بشناس و نه دوست واقعی. در زمان گله کردن هم باید طوری برخورد کنی که در زمان خوشحال بودن، برخورد میکنی. بیتوجه به شرایط، ارزش واقعی دوستی را بدان و به یاد داشته باش که دوستی ممکن است در مواقعی به دردسر بیفتد. اگر دارای ثروت نباشی، افراد ثروتمند تمایل چندانی به دوستی با تو ندارند. در انتخاب دوست باید به وضعیت اجتماعی او توجه کنی. اگر دوستانت از طبقات بالا هستند، این دوستی خوب خواهد بود؛ اما در دوستی، باید دل مردم را در نظر بگیری تا کارهایت به درستی پیش برود. اگر دوستی با عقل و درایت نباشد، دنبالش نرو، چرا که ارزشش را نخواهد داشت. همچنین از دوستانی که طمع دارند دوری کن، چون دوستی این افراد واقعی نیست. با افراد حقدور هیچوقت دوستی نکن، زیرا آنها هرگز نمیتوانند دوستی را در دل خود نگه دارند و همیشه ناسالم و کینهتوز خواهند بود. زمانی که میخواهی دوستی برقرار کنی، از وضعیت اجتماعی و روحی هم آگاه باش.
حاشیه ها
1401/05/11 02:08
جهن یزداد
با مردمان دوستی میانه دار و بر دوستان با امید دل مبند که من دوست بسیار دارم و از پس و پیش خود نگر چه اگر هزار دوست بود ترا از تو دوستر کسی نبود و دوست را بفراخی و تنگی آزمای