شمارهٔ ۳۱ - و له ایضاً
گشاده در مه مهراز رخان نقاب انگور
نموده عِقد پر از لؤلؤ خوشاب انگور
فراز دیدهٔ مخمور خوب میبندد
ز شعرم مسکی و مخمری دو صد نقاب انگور
.............................................
طلوع داد چو گردون تیر تاب انگور
سر نشاط جوانی مگر همی دارد
که جعد خوشه کند هر مهی رباب انگور
به چرخ داد قباهای سبز طوطیوَش
عوض گرفت ازو قرطۀ غراب انگور
فلک به غوره همی گوید اینت سر دو ترش
تو صبر کن که چه شیرین دهد جواب انگور
بر قصب تو چو زمرد بد آنگهی یاقوت
در آبگینه یکی لعل شد مذاب انگور
ز لطف طبع بر آتش همیشه آب زند
هر آتشی که غم افروخت چون کباب انگور
به ساغر اندر شاید که خون بگرید زار
که ... بچرخشت در عذاب انگور
تناسخ است مگر مذهب طرب از می
به رجعت آورد از گنبد حباب انگور(؟)
به آب چشم و به خون جگر پدید آورد
برای نزهت مِیْخوارگان شراب انگور
مگر ز هیبت خواجه خبر نمیدارد
که نیک میسپرد راه نا صواب انگور
پیام حسنش ار باد سوی باغ آرد
به خاک درفتد از تاک زر خراب انگور
وگر به نوک رزان بر، گذر کند خلقش
شود ز عکس در شیشهٔ گلاب انگور
به پردهٔ عنبی جلوهٔ بصر بخشد
فروغ رای وی ار بیندش به خواب انگور(؟)
به سایهبانی اندر بسا که غوره فشرد
بر جمالش در چشم آفتاب انگور(؟)
اگر قمر نه ز خورشید نور کردی وام
چگونه رنگ گرفتی ز ماهتاب انگور
بزرگوارا، صدرا ، مگر منازع تست
که گشته اسیر .... انگور
توقعست که آویزمش به دولت تو
چو دشمنان تو از میخ در طناب انگور
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گشاده در مه مهراز رخان نقاب انگور
نموده عِقد پر از لؤلؤ خوشاب انگور
هوش مصنوعی: در شبهای مهآلود، چهرهام را از پشت نقابی باز کردهام و به یاد میآورم که گردنبند مروارید و خوشبو از انگور را به زیبایی به تن کردهام.
فراز دیدهٔ مخمور خوب میبندد
ز شعرم مسکی و مخمری دو صد نقاب انگور
هوش مصنوعی: چشم نوشآور و مست او به زیبایی شعرهای من مینگرد و این حالت مستی و نوشیدن، همچون نقابی از انگور، در او جلوهگری میکند.
.............................................
طلوع داد چو گردون تیر تاب انگور
هوش مصنوعی: چرخ فلک مانند تیری که به سوی زمین پرتاب شده، نور تازهای را به ارمغان آورد.
سر نشاط جوانی مگر همی دارد
که جعد خوشه کند هر مهی رباب انگور
هوش مصنوعی: شاید جوانی با شوق و نشاط خود به دنبال لذتها و زیباییها باشد، مانند خوشههای درخشان انگور که هر ماه درخششی خاص دارند.
به چرخ داد قباهای سبز طوطیوَش
عوض گرفت ازو قرطۀ غراب انگور
هوش مصنوعی: گروهی از طوطیها به خاطر زیبایی و رنگ قباهای سبزشان مورد توجه قرار گرفتند، اما از طرف دیگر، شگفتی و حسادت در میان دیگران، به ویژه در زیر سایهی غرابهایی که درختان انگور را میپوشاندند، ایجاد شد.
فلک به غوره همی گوید اینت سر دو ترش
تو صبر کن که چه شیرین دهد جواب انگور
هوش مصنوعی: آسمان به میوهی نارس میگوید: تو در حال حاضر تلخی را تجربه میکنی، ولی صبر کن تا جواب این صبوری را با شیرینی میوهی پخته بگیری.
بر قصب تو چو زمرد بد آنگهی یاقوت
در آبگینه یکی لعل شد مذاب انگور
هوش مصنوعی: در میان شاخ و برگ تو مانند زمرد میدرخشد و آنگاه یاقوت در شیشه مانند لعل ذوب شده انگور به نظر میرسد.
ز لطف طبع بر آتش همیشه آب زند
هر آتشی که غم افروخت چون کباب انگور
هوش مصنوعی: از لطف و نیکی طبع انسان، همیشه بر آتش غم و ناراحتی آب میریزد؛ زیرا هر آتش و خبری که دل را میسوزاند، مانند کباب کردن انگور است.
به ساغر اندر شاید که خون بگرید زار
که ... بچرخشت در عذاب انگور
هوش مصنوعی: شاید در جام شراب، دل به شدت به درد بیفتد و اشک بریزد، زیرا عذاب عشق انگور بر دوش او سنگینی میکند.
تناسخ است مگر مذهب طرب از می
به رجعت آورد از گنبد حباب انگور(؟)
هوش مصنوعی: اگر مذهب شادی از نوشیدن شراب به بازگشت از دنیای مادی اشاره کند، پس به نظرم میتوان گفت که روح در حال تناسخ است و زندگی جدیدی را تجربه میکند. اینجا گنبد حباب انگور نیز نمادی است از خوشی و لذتهای دنیوی.
به آب چشم و به خون جگر پدید آورد
برای نزهت مِیْخوارگان شراب انگور
هوش مصنوعی: با اشک و ناراحتی دل، برای شادی و خوشی مینوشیهای عاشقان، شراب انگور را به وجود آورد.
مگر ز هیبت خواجه خبر نمیدارد
که نیک میسپرد راه نا صواب انگور
هوش مصنوعی: آیا او از تاثیر و سلطهی خواجه آگاه نیست که به راحتی مسیر نادرست را میپیماید و از آن انگور میچشد؟
پیام حسنش ار باد سوی باغ آرد
به خاک درفتد از تاک زر خراب انگور
هوش مصنوعی: اگر پیام خوشبویی که از حسن او به باغ میرسد، به زمین بیفتد، از تاک زرین انگور به خاک میافتد.
وگر به نوک رزان بر، گذر کند خلقش
شود ز عکس در شیشهٔ گلاب انگور
هوش مصنوعی: اگر زیباییاش از دور جلب توجه کند، مردم مانند تصویر در شیشهٔ عطر انگور، تحت تأثیر قرار میگیرند.
به پردهٔ عنبی جلوهٔ بصر بخشد
فروغ رای وی ار بیندش به خواب انگور(؟)
هوش مصنوعی: به پردهٔ عنبی، زیبایی چشم را میافزاید. اگر کسی خواب انگور ببیند، روشنی و درخشش آن در خواب به خاطر فکر اوست.
به سایهبانی اندر بسا که غوره فشرد
بر جمالش در چشم آفتاب انگور(؟)
هوش مصنوعی: در زیر سایهای، گاه میشود که خوشهای از انگور در نور خورشید، زیباییاش را به نمایش میگذارد.
اگر قمر نه ز خورشید نور کردی وام
چگونه رنگ گرفتی ز ماهتاب انگور
هوش مصنوعی: اگر ماه تابش نورش را از خورشید نمیگیرد، پس چگونه تو رنگ زیبای خود را از نور ماه گرفتهای؟
بزرگوارا، صدرا ، مگر منازع تست
که گشته اسیر .... انگور
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، آیا تو هستی که به خاطر ماجرایی به دام افتادهای؟
توقعست که آویزمش به دولت تو
چو دشمنان تو از میخ در طناب انگور
هوش مصنوعی: انتظار داری که من مانند دشمنان تو به لطف و قدرت تو وابسته شوم، مانند این که شراب را بر میخی آویزان کنند.