گنجور

شمارهٔ ۹

کی بود؟کی بود؟ که در آیم ز درت
همچو زلف تو در افتم ببرت
تا که از بوسه بتاراج دهم
شکر ننگت و تنگ شکرت
آه کز زلف تو آمیخت دلم
بستۀ موی شدن چون کمرت
همه فتنه شده بر یکدیگر
حلقۀ زلف یک اندر دگرت
این دل سوخته خرمن خرمن
می نیاید بجوی در نظرت
دل ز زلف تو برون آورمی
اگرم دستر سستی بسرت
آب چشم و رخ ز درم هر دم
که گلی سازند از خاک درت
گر ز جان دست برداری تو، دهم
از دلی پاک دلی بی جگرت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1397/01/22 01:03
nabavar

چند اشتباه نوشتاری:
کی بود؟تا که در آیم ز درت
شکر تنگت و تنگ شکرت
دل ز زلف تو برون آوردم
آب چشم و رخ زردم هر دم
گر ز جان دست بداری تو، دهم
از دلی پاک ولی بی جگرت
هیچ منبعی نبود ، همه را حدس زدم
با پوزش

1398/07/23 14:09
عین. ح

با سلام
سپاس از آقای حسین.
به نظر می‌رسد مصراع اول به صورت «کی بود، کی؟ که درآیم ز درت» درست باشد.
«دل ز زلف تو برون آورمی» به همین صورت درست است.
«از دلی پاک، دلی بی‌جگرت» نیز به همین صورت درست است. «جگر» در اینجا به معنی اندوه است.