گنجور

شمارهٔ ۳۸ - تاریخ تولد

مردم دیده اقبال هنر، جعفرخان
که مدامش بکف بخت می کام بود
کرم ایزدیش داده گرامی پسری
که بماند بجهان تا زجهان نام بود
هاتفی از پی تاریخ بگوش دل گفت
(آن گل جعفری آرایش ایام بود)

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردم دیده اقبال هنر، جعفرخان
که مدامش بکف بخت می کام بود
هوش مصنوعی: مردم به موفقیت و هنر جعفرخان توجه دارند، زیرا او همیشه در زندگی‌اش از خوش‌شانسی بهره‌مند بوده و خوشی‌ها را تجربه کرده است.
کرم ایزدیش داده گرامی پسری
که بماند بجهان تا زجهان نام بود
هوش مصنوعی: خدای بزرگ به کرم و محبت خود پسری ارزشمند و گرامی به دنیا داده است که تا زمانی که در این جهان نامی وجود دارد، در یادها خواهد ماند.
هاتفی از پی تاریخ بگوش دل گفت
(آن گل جعفری آرایش ایام بود)
هوش مصنوعی: گوش دلت را آماده کن که صدایی از دور می‌آید و می‌گوید: آن گل جعفری نماد زیبایی و زینت روزگار است.