گنجور

غزل شمارهٔ ۱

فصل گل روی تو جوان ساخت جهان را
حسن تو ازین باغ برون کرد خزان را
بر طاقت ما کار چنین تنگ مگیرید
ای خوش‌کمران تنگ مبندید میان را
بر سبزهٔ نوخیز خطت می‌نگرد زلف
زآن‌سان که به حسرت نگرد پیر جوان را
مژگان تو خنجر به رخ ماه کشیده
ابروت زده بر سر خورشید کمان را
از بس که درین بادیه‌ام راهبری نیست
خضر ره خود می‌شمرم ریگ روان را
خاموشی پروانه کند کار خود آخر
ای شمع بیندیش و نگهدار زبان را
چشمان تو ترک دل عاشق نتواند
با شیشه‌گران کار بود باده‌کشان را
پیش که برم شکوه کلیم از ستم دوست
از مه نستاند چو کسی داد کتان را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فصل گل روی تو جوان ساخت جهان را
حسن تو ازین باغ برون کرد خزان را
هوش مصنوعی: بهار زیبایی تو، جهان را جوان کرده و زیبایی‌ات فصل خزان را از این باغ دور کرده است.
بر طاقت ما کار چنین تنگ مگیرید
ای خوش‌کمران تنگ مبندید میان را
هوش مصنوعی: ای خوبان، بر ما سختی‌های این‌چنینی تحمیل نکنید و درگیر محدودیت‌ها نشوید.
بر سبزهٔ نوخیز خطت می‌نگرد زلف
زآن‌سان که به حسرت نگرد پیر جوان را
هوش مصنوعی: بر روی سبزه‌های تازه، خط و خطوط زیبای تو به چشم می‌آید، مانند زلفی که به جوانی می‌نگرد، در حالی که پیران با حسرت به او نگاه می‌کنند.
مژگان تو خنجر به رخ ماه کشیده
ابروت زده بر سر خورشید کمان را
هوش مصنوعی: چشم‌های تو مانند خنجری است که بر چهره‌ی ماه می‌تابد و ابروی تو سایه‌ای بر خورشید افکنده است.
از بس که درین بادیه‌ام راهبری نیست
خضر ره خود می‌شمرم ریگ روان را
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در این بیابان کسی نیست که مرا راهنمایی کند، به همین دلیل به جای آنکه به دنبال راهی برای پیش رفتن باشم، خودم ریگ‌های روان را راه می‌زنم و آنها را نشانه مسیرم می‌دانم.
خاموشی پروانه کند کار خود آخر
ای شمع بیندیش و نگهدار زبان را
هوش مصنوعی: در نهایت، پروانه به خاطر خاموشی خود، کارش را تمام می‌کند. ای شمع! کمی فکر کن و زبان خود را نگه‌دار.
چشمان تو ترک دل عاشق نتواند
با شیشه‌گران کار بود باده‌کشان را
هوش مصنوعی: چشمان تو به قدری دل‌ربا و خاص هستند که دل عاشق نمی‌تواند به سادگی و با ظرافتی که شیشه‌گران دارند، با آن‌ها کنار بیاید. باده‌کشان (هوسران) نیز نمی‌توانند در برابر جاذبه‌ی چشمان تو مقاومت کنند.
پیش که برم شکوه کلیم از ستم دوست
از مه نستاند چو کسی داد کتان را
هوش مصنوعی: به دنبال چه کسی بروم و از ظلم و ستم دوست شکایت کنم؟ مثل اینکه کسی از ماه نخواهد کرد که لباسش را پاره کرده‌اند.

حاشیه ها

1402/05/16 19:08
محدثه مرنگی

خیلی زیباست...نصف ابیات تشبیه مرجع داره