در منقبت امام علی (ع)
گشتم زلطف حضرت بی چون ذولامنن
مداح برج مهر امامت ابوالحسن
بر لوح دل چو جوهر آئینه خشک باد
باشد به غیر منقبت او اگر سخن
شاها شکست قهر تو بال و پر پری
آدم شد از مهابت شمشیرت اهرمن
آن را که بسته است لب مدح سنجیش
مانند شمع باد زبان دشمن بدن
هر کس نگفت مدح تو جز لخت دل مباد
چون غنچه های لاله زبانیش در دهن
خورشید از تنورهٔ قهرت شراره ایا
ماه از بهشت خلق تو یک رگ یاسمن
هر غنچهٔ گلی دل آگاه گشته است
تا شد نسیم لطف تو زینت ده چمن
هر کس با ولای تو رخت از زمانه بست
زیبد به رنگ غنچه اش از برگ گل کفن
پرسند چون ز ملت من منکر و نکیر
گردد به این دو مصرع رنگین زبان من
کان سخا و بحر عطا مرتضی علی است
آئینه خدای نما مرتضی علی است
طاعت به جز محبت او کی شود قبول؟
فرع ولای شاه بود صحت اصول
سالم بود دعاش ز آسیب دست رد
آن را که داده حب علی خلعت قبول
دایم به رنگ غنچهٔ شاخ شکسته باد
گلشن برای دشمن او محبس خمول
نبود سزا به جز تو برادر رسول را
بانوی خانهٔ تو نزیبد به جز بتول
خواهد که تلخکامی مردن چشاندش
جان در تن عدوی توزان می کند حلول
باشد ز نور مهر تو گر عکس مدعا
صورت پذیر گردد آئینهٔ حصول
زانرو فرو به لجهٔ ادبار شد که نیست
در طالع ستارهٔ خصمت به جز افول
حب علی مدار زهر ناکس طمع
حب علی مجوی زهر سفلهٔ فضول
ذاتی که هست وصف سراینده اش خدا
ذاتی که هست مدح سگانده اش رسول
کان سخا و بحر عطا مرتضی علی است
آئینه خدای نما مرتضی علی است
دل را زفیض منقبتت وارهان زغم
یا مرتضی علی ولی صاحب کرم
در نامهٔ عمل به غلام و مخالفت
جرم و ثواب گشته کم و بیش و بیش و کم
برهم زند ز جوش طپش بال اهتزاز
در سینه دل به شوق تو چون طائر حرم
خوشتر بود ز آمدن و باز رفتنش
خصم تو چون براه عدم می نهد قدم
در لرزه افکند چو زمان را مهابتش
صد گام از حدوث عقب تر فتد قدم
با آفتاب همت او کم ز ذره است
یکجا شوند جمع اگر سایر همم
تا حشر زنده ایم به مهرش ازین رهست
در پیش ما وجود ندارد اگر عدم
حق شاهد من است که غیر از دروغ نیست
نبود اگر به خاک کف پای او قسم
در روز محشر آنکه شفیع خلائق است
بر حوض کوثر آنکه بود شافع امم
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
گم کرده را تیه ضلال از هدایت است
هر دل که بی محبت شاه ولایت است
شاها تویی که از پی تنسیق عالمت
سر رشتهٔ نظام به دست کفایت است
هر دشمنی که تهمت جرأت به خویش بست
بی جان بر سنان تو چون شیر رایت است
افسوس بر کسی است که از کور باطنیش
روز جزا ز غیر تو چشم حمایت است
در هند گشته ناطقه ام مدح سنج تو
اینجاست کز صریح نکوتر کنایت است
حکم تو بسته است لب حق سرائیم
ورنه مرا به زیر زبان صد حکایت است
محروم تاز شربت کوثر نمی شویم
این چشمه بی مبالغه عین عنایت است
هر چند جرم من به نهایت رسیده است
یا مرتضی علی کرمت بی نهایت است
از راه رفتگان شبستان کفر را
بعد از رسول آنکه چراغ هدایت است
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
بر روی آفتاب که شد زیب روزگار
باشد ز خاک درگه او رنگ اعتبار
دایم ز بیم حدت شمشیر قهر او
پنهان شده است در دل سنگ آتش از شرار
نازم علو مرتبه اش را که آفتاب
زیبد پیادهٔ جلوش چون شود سوار
زان خلق شد که گرد تو گردد شبانه روز
ذات تو گشته دایرهٔ چرخ را مدار
یا مرتضی علی چه شود مسکن مرا
در مشهد امام رضا گر دهی قرار
هر شام در برابر قصر جلال او
خورشید جبهه سا شده بر خاک انکسار
سایم به گرد روضهٔ او جبههٔ امید
مالم به خاک درگه او روی افتخار
گردند مقریان چو به سررشتهٔ نفس
گلدسته بند ذکر الهی ز هر کنار
من هم چو عندلیب خوش الحان به صد نشاط
بند از زبان گرفته بگویم هزار بار
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینهٔ خدای ما مرتضی علیست
دانی که کیست بحر کرم معدن سخا
دانی که کیست صف شکن عرصهٔ وغا
دانی که کیست آنکه به راه نجات خلق
کشتی اهل بیت نبی راست ناخدا
دانی که کیست کز پی جاروب درگهش
شهپر شده به حضرت رو الامین عطا
دانی ز کیست تخت ولایت قوی اساس
دانی که کیست زیب ده تاج انما
دانی به کارخانهٔ قدرت بریده اند
بر قامت که خلعت زیبای هل اتی
دانی به جور غیر صبوری که پیشه کرد
دانی که کیست راهنمای ره رضا
دانی زخاک راهگذاری که می دهد
هر روز صبح آینهٔ مهر را جلا
دانی که درد مهر که باشد علاج دل
دانی که نام کیست همه درد را دوا
خواهی صریح تر به تو گویم که خلق را
بعد از محمد عربی کیست پیشوا
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینهٔ خدای نما مرتضی علیست
پیچد به خویش شعله صفت در دهان مرا
آندم که یا علی نبود بر زبان مرا
یک ذکر یا علی ولی در تمام عمر
نام خدا کفاف بود حرز جان مرا
تا رفته ام به حصن حصین محبتت
سرتاسر جهان شده دارالامان مرا
مپسند ازین زیاده ز بیداد حادثات
دل در فشار پنجهٔ غم خون چکان مرا
شیر زمانه و سگ شاه ولایتم
بنما ز من عزیزتری در جهان مرا
چون از سگان شیر خدایم روا بود
گر مقتدای خود شمرند انس و جان مرا
یا مرتضی علی نه همین در دم حیات
مهر تو در تن است بجای روان مرا
در تنگنای گور هم از شوق دیدنت
چشمی بود چو شمع به هر استخوان مرا
آهنگ سیر ملک عدم را کنم چو ساز
جویا همین ترانه بود بر زبان مرا
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترجیع بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گشتم زلطف حضرت بی چون ذولامنن
مداح برج مهر امامت ابوالحسن
هوش مصنوعی: به خاطر محبتهای بیپایان و بیحد حضرت، در حالتی از شگفتی و تحسین قرار دارم و به ستایش از مقام رفیع امامت ابوالحسن مشغول هستم.
بر لوح دل چو جوهر آئینه خشک باد
باشد به غیر منقبت او اگر سخن
هوش مصنوعی: اگر دل مانند یک لوح باشد و عشق به او مانند جوهر آیینه بر آن بنشیند، پس هر چه غیر از آن عشق باشد، فراموش میشود و بیاهمیت خواهد بود.
شاها شکست قهر تو بال و پر پری
آدم شد از مهابت شمشیرت اهرمن
هوش مصنوعی: ای شاه، قهر و خشم تو مانند شمشیری است که دشمنان را به هراس میاندازد و براثر آن، انسانها در برابر قدرت تو احساس ضعف و ناتوانی میکنند.
آن را که بسته است لب مدح سنجیش
مانند شمع باد زبان دشمن بدن
هوش مصنوعی: کسی که به ستایش دیگران زبان نمیگشاید، مانند شمعی است که در برابر باد دشمن قرار دارد و توانایی ایستادگی ندارد.
هر کس نگفت مدح تو جز لخت دل مباد
چون غنچه های لاله زبانیش در دهن
هوش مصنوعی: هر کسی که غیر از دل شاد و آماده به ستایش تو باشد، در واقع دروغ میگوید، همانطور که غنچههای لالهای که هنوز باز نشدهاند، نمیتوانند سخن بگویند.
خورشید از تنورهٔ قهرت شراره ایا
ماه از بهشت خلق تو یک رگ یاسمن
هوش مصنوعی: در اینجا سخن از زیبایی و شکوه است. خورشید، نماد قدرت و گرما، به خاطر خشم تو شعلهور شده و میدرخشد. در عوض، ماه به مانند یک موجود زیبا و لطیف از بهشت، به خاطر وجود تو و ویژگیهای تو، شباهت به گل یاسمن دارد. این تعابیر بر اثرگذاری و زیبایی فوقالعاده تو تأکید دارد.
هر غنچهٔ گلی دل آگاه گشته است
تا شد نسیم لطف تو زینت ده چمن
هوش مصنوعی: هر گل و غنچهای متوجه شدهاند که نسیم خوشایند تو، زیبایی چمن را بیشتر میکند.
هر کس با ولای تو رخت از زمانه بست
زیبد به رنگ غنچه اش از برگ گل کفن
هوش مصنوعی: هر کسی که با محبت و راه تو زندگی را ترک کند، شایسته است که مانند غنچهای نرم و زیبا با برگهای گل پوشیده شود.
پرسند چون ز ملت من منکر و نکیر
گردد به این دو مصرع رنگین زبان من
هوش مصنوعی: از من میپرسند که چگونه در روز محشر، منکر و نکیر، که نگهبانان قبری هستند، با این دو شعر زیبا و رنگین زبان من روبرو خواهند شد.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علی است
آئینه خدای نما مرتضی علی است
هوش مصنوعی: علی (ع) نمونهای از سخاوت و بخشش است و در حقیقت تجلیگاه صفات خداوند میباشد.
طاعت به جز محبت او کی شود قبول؟
فرع ولای شاه بود صحت اصول
هوش مصنوعی: عمل و اطاعت وقتی مورد قبول واقع میشود که به خاطر عشق و محبت او باشد. در حقیقت، محبت به او همانند شاخهای است که بر درخت اصول درست و صحیح ولایت او رشد میکند.
سالم بود دعاش ز آسیب دست رد
آن را که داده حب علی خلعت قبول
هوش مصنوعی: دعای کسی که به محبت علی (علیهالسلام) آراسته شده است، از آسیبها و خطرات در امان میماند و این دعای او مورد قبول واقع میشود.
دایم به رنگ غنچهٔ شاخ شکسته باد
گلشن برای دشمن او محبس خمول
هوش مصنوعی: هر لحظه به رنگ گل جوانهای که در شاخهای شکسته شکفته شده، باغ برای دشمن او به مکانی از خاموشی و سکوت تبدیل میشود.
نبود سزا به جز تو برادر رسول را
بانوی خانهٔ تو نزیبد به جز بتول
هوش مصنوعی: به جز تو برادر پیامبر، هیچ کس سزاوار نیست و هیچ بانویی به غیر از فاطمه به مقام و منزلت تو نمیرسد.
خواهد که تلخکامی مردن چشاندش
جان در تن عدوی توزان می کند حلول
هوش مصنوعی: میخواهد که طعم تلخی مرگ را به او بچشاند، در حالی که جانش در بدنش در حال مبارزه با دشمنان است.
باشد ز نور مهر تو گر عکس مدعا
صورت پذیر گردد آئینهٔ حصول
هوش مصنوعی: اگر نور مهر تو وجود داشته باشد، همانند آینهای که حقیقت را نشان میدهد، میتواند صورت واقعیت را منعکس کند.
زانرو فرو به لجهٔ ادبار شد که نیست
در طالع ستارهٔ خصمت به جز افول
هوش مصنوعی: به همین دلیل، به قعر دریای بداقبالی فرو رفت، زیرا ستارهٔ دشمنش هیچ چیز جز افول و سقوط در سرنوشتش ندارد.
حب علی مدار زهر ناکس طمع
حب علی مجوی زهر سفلهٔ فضول
هوش مصنوعی: عشق به علی را از افراد پست و بیمقدار طلب نکن و از عشق به علی، به خاطر خواستههای حقیر دیگران دل نکن.
ذاتی که هست وصف سراینده اش خدا
ذاتی که هست مدح سگانده اش رسول
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که ذات خداوند وصف و ویژگی هایی دارد که به شاعر مربوط میشود، و همچنین مدح و ستایشها فقط به خاطر شخصیت پیامبر اسلام است. به عبارتی، خالق و آفریده هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند که در ستایشهای یکدیگر منعکس میشود.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علی است
آئینه خدای نما مرتضی علی است
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity علی، مانند دریای بینهایت است و او نماینده خداوند بر روی زمین است.
دل را زفیض منقبتت وارهان زغم
یا مرتضی علی ولی صاحب کرم
هوش مصنوعی: ای مرتضی علی، ولی بخشنده، دل مرا از غمها رها کن و به برکت مقام و شرافتت آرامش بخش.
در نامهٔ عمل به غلام و مخالفت
جرم و ثواب گشته کم و بیش و بیش و کم
هوش مصنوعی: در گزارشی که از رفتارها و عملکردها تهیه میشود، برای هر فرد، رفتارهای خوب و بد به نسبتهای متفاوت ثبت میشود و ارزش آنها به نوعی کاهش و یا افزایش مییابد.
برهم زند ز جوش طپش بال اهتزاز
در سینه دل به شوق تو چون طائر حرم
هوش مصنوعی: در سینهام، شوق و هیجان مانند پرندهای در حال پرواز به خاطر تو بال میزند و همه چیز را به هم میریزد.
خوشتر بود ز آمدن و باز رفتنش
خصم تو چون براه عدم می نهد قدم
هوش مصنوعی: بهتر است که دشمن تو به جای آمدن و رفتن، قدم در راه عدم بگذارد و ناپدید شود.
در لرزه افکند چو زمان را مهابتش
صد گام از حدوث عقب تر فتد قدم
هوش مصنوعی: با حضور او، زمان به لرزه میافتد و قدرتش به اندازهای است که میتواند حتی یک صد قدم جلوتر از لحظهای که اتفاق میافتد، حرکت کند.
با آفتاب همت او کم ز ذره است
یکجا شوند جمع اگر سایر همم
هوش مصنوعی: اگر با آفتاب همت او که درخشان و بزرگ است، مقایسه کنیم، حتی یک ذره هم از آن کمتر نیست. هنگامی که گروهی یکجا جمع شوند، همچون خورشید میدرخشند.
تا حشر زنده ایم به مهرش ازین رهست
در پیش ما وجود ندارد اگر عدم
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهایم، عشق او در این مسیر همراه ماست و در برابر ما هیچ چیز وجود ندارد، اگر نبود او.
حق شاهد من است که غیر از دروغ نیست
نبود اگر به خاک کف پای او قسم
هوش مصنوعی: حق گواهی میدهد که اگر بر خاک پای او قسم نخورم، جز دروغ چیزی وجود ندارد.
در روز محشر آنکه شفیع خلائق است
بر حوض کوثر آنکه بود شافع امم
هوش مصنوعی: در روز قیامت، کسی که میتواند به مردم کمک کند و از آنها شفاعت کند، همانا پیامبر است که در کنار حوض کوثر حضور دارد.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity همچون دریای عطا در وجود مرتضی علی است و او نماد و نمایانگر صفات الهی است.
گم کرده را تیه ضلال از هدایت است
هر دل که بی محبت شاه ولایت است
هوش مصنوعی: هر قلبی که از محبت و عشق به خدا و ولی او بیبهره باشد، در دنیای گمراهی و سرگردانی به سر میبرد و از راه هدایت دور است.
شاها تویی که از پی تنسیق عالمت
سر رشتهٔ نظام به دست کفایت است
هوش مصنوعی: ای پادشاه، تو کسی هستی که با تدبیر و مدیریت خود، نظم و ترتیب جهان را در دست داری و سررشتهٔ کارها به دستان توست.
هر دشمنی که تهمت جرأت به خویش بست
بی جان بر سنان تو چون شیر رایت است
هوش مصنوعی: هر دشمنی که جرأت کرد به خود تهمتی بزند، مثل این است که جانش به تیر تو آویخته شده و او مانند شیری در زیر پرچم تو قرار دارد.
افسوس بر کسی است که از کور باطنیش
روز جزا ز غیر تو چشم حمایت است
هوش مصنوعی: این ناراحتی برای کسی است که به دلیل نداشتن بینش واقعی، در روز قیامت به جز تو به دیگری امید دارد و به تو اعتماد نمیکند.
در هند گشته ناطقه ام مدح سنج تو
اینجاست کز صریح نکوتر کنایت است
هوش مصنوعی: من در هند به شعر و سخنرانی پرداختهام و ستایش تو را به گونهای جدید به تصویر کشیدهام که از لطافت و زیبایی بیشتری برخوردار است.
حکم تو بسته است لب حق سرائیم
ورنه مرا به زیر زبان صد حکایت است
هوش مصنوعی: اگرچه من موظف به پیروی از دستورات تو هستم و نمیتوانم آنچه در دل دارم را بیان کنم، اما درونم پر از داستانها و حرفهاست که میخواهم بگویم.
محروم تاز شربت کوثر نمی شویم
این چشمه بی مبالغه عین عنایت است
هوش مصنوعی: ما هرگز از نوشیدن شربت کوثر محروم نخواهیم ماند، زیرا این چشمه بهراستی نمونهای از لطف و محبت است.
هر چند جرم من به نهایت رسیده است
یا مرتضی علی کرمت بی نهایت است
هوش مصنوعی: هر چند که گناه و اشتباه من بسیار زیاد است، اما کرامت و رحمت علی (ع) بیپایان است.
از راه رفتگان شبستان کفر را
بعد از رسول آنکه چراغ هدایت است
هوش مصنوعی: پس از پیامبر، افرادی که در مسیر تاریکی و کفر قدم میزنند، همانند کسانی هستند که بعد از وجود چراغی روشن و هدایتگر، در بیراههها حرکت میکنند.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
هوش مصنوعی: سخاوت و بخشندگی مانند دریای عطا، ویژگیهای بزرگ و بینظیر علی، است. او به عنوان نمایندهای از صفات الهی شناخته میشود.
بر روی آفتاب که شد زیب روزگار
باشد ز خاک درگه او رنگ اعتبار
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در آسمان میدرخشد، زیبایی زندگی نمایان میشود و از خاک دنیای او، رنگ و بویی از اعتبار و ارزش به وجود میآید.
دایم ز بیم حدت شمشیر قهر او
پنهان شده است در دل سنگ آتش از شرار
هوش مصنوعی: همواره به خاطر ترس از قدرت خشم او، شمشیر قهرش در دل سنگ پنهان شده است و آتش از شدت حرارت درون آن زبانه میکشد.
نازم علو مرتبه اش را که آفتاب
زیبد پیادهٔ جلوش چون شود سوار
هوش مصنوعی: به خاطر بلندی مقام او که مانند آفتاب میدرخشد، اگر او پیاده باشد، جلو او سوار شدن صحیح است.
زان خلق شد که گرد تو گردد شبانه روز
ذات تو گشته دایرهٔ چرخ را مدار
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وجود و ماهیت تو سبب شده است که همه چیز به دور تو بچرخد، به طوری که زندگی و زمان همیشه در حال دور شدن از تو هستند و تو محور همه چیز قرار گرفتهای.
یا مرتضی علی چه شود مسکن مرا
در مشهد امام رضا گر دهی قرار
هوش مصنوعی: ای کاش مرا در مشهد امام رضا (ع) ساکن کنی تا آرامش پیدا کنم.
هر شام در برابر قصر جلال او
خورشید جبهه سا شده بر خاک انکسار
هوش مصنوعی: هر شب وقتی که در مقابل کاخ باشکوه او قرار میگیریم، خورشید همچون سر پنهانی به خاک میافتد و به خاطر عظمت او خضوع میکند.
سایم به گرد روضهٔ او جبههٔ امید
مالم به خاک درگه او روی افتخار
هوش مصنوعی: من با امید به گرد حرم او میچرخم و در خاک درگاهش به افتخار سر فرود میآورم.
گردند مقریان چو به سررشتهٔ نفس
گلدسته بند ذکر الهی ز هر کنار
هوش مصنوعی: وقتی افراد باطنی و متفکر به تسلط بر نفس میرسند، یاد خداوند و دعای الهی از هر سو به سمت آنها جاری میشود.
من هم چو عندلیب خوش الحان به صد نشاط
بند از زبان گرفته بگویم هزار بار
هوش مصنوعی: من نیز مانند بلبل خوشصدا با تمام شوق و نشاط، از دل دلم هر روز هزار بار خواهم گفت.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینهٔ خدای ما مرتضی علیست
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity مانند دریایی بزرگ، در وجود مرتضی علی است و او همانند آیینهای است که عظمت خدا را به نمایش میگذارد.
دانی که کیست بحر کرم معدن سخا
دانی که کیست صف شکن عرصهٔ وغا
هوش مصنوعی: میدانی که چه کسی منبع بزرگی از بخشندگی و کرم است؟ آیا میدانی چه کسی است که در میدان جنگ، اولین کسی است که خط مقدم را میشکند؟
دانی که کیست آنکه به راه نجات خلق
کشتی اهل بیت نبی راست ناخدا
هوش مصنوعی: میدانی که آن شخص که کشتی نجات اهل بیت پیامبر را هدایت میکند، کیست؟
دانی که کیست کز پی جاروب درگهش
شهپر شده به حضرت رو الامین عطا
هوش مصنوعی: میدانی که چه کسی با نظافت و پاکیزگی درگاهش، باعث شده که پرچم عزت و بزرگی به سمت او بلند شود؟
دانی ز کیست تخت ولایت قوی اساس
دانی که کیست زیب ده تاج انما
هوش مصنوعی: میدانی که این تخت قدرت بر چه پایهای استوار است؟ آیا میدانی که این تاج زیبایی بر سر که قرار دارد؟
دانی به کارخانهٔ قدرت بریده اند
بر قامت که خلعت زیبای هل اتی
هوش مصنوعی: میدانی که در دنیای قدرت، لباس زیبا و دلنشینی به تن کردهاند و این لباس همان دعوت به حق و حقیقت است؟
دانی به جور غیر صبوری که پیشه کرد
دانی که کیست راهنمای ره رضا
هوش مصنوعی: آیا میدانی چه کسی در برابر ظلم و ستم صبوری کرده است؟ آیا میدانی که آن فرد کیست که راهنمایی برای رسیدن به رضایت ارائه میدهد؟
دانی زخاک راهگذاری که می دهد
هر روز صبح آینهٔ مهر را جلا
هوش مصنوعی: میدانی که آن خاکی که در مسیر قدمگذاری قرار دارد، هر روز صبح چگونه نور خورشید را مثل آینهای درخشان و زیبا منعکس میکند؟
دانی که درد مهر که باشد علاج دل
دانی که نام کیست همه درد را دوا
هوش مصنوعی: میدانی که درمان عشق چه چیز است؟ میدانی که نام آن چیست که برای همه دردها درمانی است؟
خواهی صریح تر به تو گویم که خلق را
بعد از محمد عربی کیست پیشوا
هوش مصنوعی: اگر بخواهم به وضوح بیشتری بگویم، باید بگویم که پس از پیامبر محمد (ص)، چه کسی تنها رهبر و پیشوای انسانهاست.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینهٔ خدای نما مرتضی علیست
هوش مصنوعی: عطاء و بخشش همچون دریا در وجود مرتضی علی تجلی یافته است و او تجسمی از صفات الهی به شمار میرود.
پیچد به خویش شعله صفت در دهان مرا
آندم که یا علی نبود بر زبان مرا
هوش مصنوعی: در آن لحظه که نام علی بر زبانم جاری نبود، شعلهای از عشق و شور در وجودم به جوش و خروش آمده بود.
یک ذکر یا علی ولی در تمام عمر
نام خدا کفاف بود حرز جان مرا
هوش مصنوعی: در تمام زندگی، ذکر «یا علی» به عنوان یک دعا و نام خدا برای من مثل پناهی بوده که مرا از خطرات حفظ کرده است.
تا رفته ام به حصن حصین محبتت
سرتاسر جهان شده دارالامان مرا
هوش مصنوعی: از زمانی که به قلعه محکم عشق تو ورود کردهام، تمام جهان برای من مانند خانهای امن و آرام شده است.
مپسند ازین زیاده ز بیداد حادثات
دل در فشار پنجهٔ غم خون چکان مرا
هوش مصنوعی: دلتنگی و غم حاصل ضربههای سخت زندگی را نپذیر، چرا که این درد در دل من، مثل خونریزی است.
شیر زمانه و سگ شاه ولایتم
بنما ز من عزیزتری در جهان مرا
هوش مصنوعی: از من، ای شیر زمانه و سگ شاه، کسی را نشان بده که در این دنیا برایم عزیزتر باشد.
چون از سگان شیر خدایم روا بود
گر مقتدای خود شمرند انس و جان مرا
هوش مصنوعی: از آنجایی که من به شیر خدا وابستهام، حتی اگر سگان نادان مرا به حساب نیاورند و مرا ارجمند نشمارند، این برای من اهمیت ندارد.
یا مرتضی علی نه همین در دم حیات
مهر تو در تن است بجای روان مرا
هوش مصنوعی: ای علی، تو همتای زندگی منی و محبت تو در وجودم وجود دارد و جان من به عشق تو زنده است.
در تنگنای گور هم از شوق دیدنت
چشمی بود چو شمع به هر استخوان مرا
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و حتی در گور، عشق و شوق دیدن تو باعث میشود که من همچنان مانند شمعی دلسوز، نور و حرارتی در وجودم داشته باشم.
آهنگ سیر ملک عدم را کنم چو ساز
جویا همین ترانه بود بر زبان مرا
هوش مصنوعی: من میخواهم مانند یک موسیقیدان، آهنگ سفر در دنیای نامرئی را بسرایم؛ چون این همین ترانهای است که همواره بر زبان من جاری است.
کان سخا و بحر عطا مرتضی علیست
آئینه خدای نما مرتضی علیست
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity همچون دریای وسیع در وجود مرتضی علی است و او به عنوان نماینده خدا، صفات خداوند را به نمایش میگذارد.