گنجور

شمارهٔ ۱

بنام فروزندهٔ ماه و مهر
فرازندهٔ بارگاه سپهر
ازو گشته در کار خود اوستاد
اگر آب و آتش اگر خاک و باد
به لطفش همه راست چشم امید
اگر سرخ و زرد ار سیاه و سفید
همه راست بر فیض عامش نظر
اگر کوه و دشت است اگر بحر و بر
سری نیست خالی ز اسرار او
دلی کو که نبود طلبکار او
به او ملتجی گر شقی ور سعید
نگشته کسی از درش ناامید
ز ابر عطایش به بارندگی
زمین را رسد مایهٔ زندگی
به فرمانش از ماه و مهر برین
بود ابلق روز و شب زیر زین
مر او راست از مطبخ فضل وجود
شرار انجم و دود چرخ کبود
فلم را ز انجم که هر سو بریخت
ز بس ذکر او تار سبحه گسیخت
ازو گشته در عودسوز سپهر
فروزان همی اخگر ماه و مهر
ز شاخ زبانها تذرو سروش
به بال نفس زو پرد تا به گوش
ز قهرش بود مهر در تاب و تب
ز رنگی به رنگی رود روز و شب
فلک با وجود اینهمه سوکتش
حبابیست از لجهٔ قدرتش
همه را بود چشم یاری ازو
همه راست امیدواری ازو
ز الطاف بیحد بحال عبید
شفاعتگری چون نبی آفرید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بنام فروزندهٔ ماه و مهر
فرازندهٔ بارگاه سپهر
هوش مصنوعی: به نام همان پرتو بخش و نورافزای ماه و خورشید، که بر بلندی‌های آسمان می‌تابد.
ازو گشته در کار خود اوستاد
اگر آب و آتش اگر خاک و باد
هوش مصنوعی: هرچند در تلاش‌ها و کارهایمان با موانع و سختی‌هایی مانند آب و آتش، خاک و باد روبه‌رو هستیم، اما در نهایت این خود ما هستیم که مسئولیت اقدامات و نتایج کارهایمان را به عهده داریم.
به لطفش همه راست چشم امید
اگر سرخ و زرد ار سیاه و سفید
هوش مصنوعی: با کمک او همه به دنبال امید هستند، حتی اگر حالت ما خوب نباشد یا رنگ‌ وجودمان تغییر کند.
همه راست بر فیض عامش نظر
اگر کوه و دشت است اگر بحر و بر
هوش مصنوعی: اگر همه موجودات به نعمت‌های عمومی او بنگرند، تفاوتی در بزرگی یا کوچکی مکان‌ها نیست؛ چه کوه و دشت باشد، چه دریا و سواحل.
سری نیست خالی ز اسرار او
دلی کو که نبود طلبکار او
هوش مصنوعی: هیچ کسی وجود ندارد که از رازهای او بی‌خبر باشد و هیچ دلی نیست که خواهان او نباشد.
به او ملتجی گر شقی ور سعید
نگشته کسی از درش ناامید
هوش مصنوعی: اگر کسی در جستجوی کمک از او باشد، حتی اگر بدبخت و شقی باشد، نباید ناامید باشد، زیرا هیچ کس از در او ناامید نخواهد ماند.
ز ابر عطایش به بارندگی
زمین را رسد مایهٔ زندگی
هوش مصنوعی: از رحمت خداوند، باران به زمین می‌بارد و این باران منبع حیات و زندگی برای آن است.
به فرمانش از ماه و مهر برین
بود ابلق روز و شب زیر زین
هوش مصنوعی: با فرمان او، ماه و خورشید در این زمین به حالت ابلق درآمدند و روز و شب زیر زین او قرار گرفتند.
مر او راست از مطبخ فضل وجود
شرار انجم و دود چرخ کبود
هوش مصنوعی: او را از فضیلت و علم آشکار، مانند شعله‌های ستاره‌ها و دود آسمان تیره، می‌شناسند.
فلم را ز انجم که هر سو بریخت
ز بس ذکر او تار سبحه گسیخت
هوش مصنوعی: فلم از ستاره ها به قدری درخشید که هر کجا که نگاه کردی، به خاطر یاد او، دانه های تسبیح به هم ریخت.
ازو گشته در عودسوز سپهر
فروزان همی اخگر ماه و مهر
هوش مصنوعی: از او در آتش‌سوزی آسمان، شعله‌هایی مانند ماه و خورشید به وجود آمده است.
ز شاخ زبانها تذرو سروش
به بال نفس زو پرد تا به گوش
هوش مصنوعی: از زبان‌ها صدای الهی به گوش می‌رسد و بر روی نفس، آن صدا به گوش می‌رسد.
ز قهرش بود مهر در تاب و تب
ز رنگی به رنگی رود روز و شب
هوش مصنوعی: از آنجا که او خشمگین است، محبت در هیجان و ناآرامی به سر می‌برد و روز و شب به تغییر رنگ و حال و هوا می‌گذرد.
فلک با وجود اینهمه سوکتش
حبابیست از لجهٔ قدرتش
هوش مصنوعی: آسمان با اینکه به نظر می‌رسد سکوت عمیقی دارد، در واقع همچون حبابی است که در دریاچهٔ قدرتش شکل گرفته است.
همه را بود چشم یاری ازو
همه راست امیدواری ازو
هوش مصنوعی: همه به او امید دارند و از او کمک می‌طلبند.
ز الطاف بیحد بحال عبید
شفاعتگری چون نبی آفرید
هوش مصنوعی: از محبت‌های بی‌پایان، خداوند به حالت بندگان، شفاعتگری همچون نبی خلق کرده است.