شمارهٔ ۲۲ - تجدید مطلع
چون بلرزند ز بیعت چه زمین و چه فلک
گردد از ماه جدا نور و ز ماهی پولک
پیش پیش جلوی قدر تو زیبد ز فلک
شاطر مهر کشد خدنگ جهان گرد یدک
نیست مانندتری جز تو رسول الله را
هست از ذات تو اوصاف پیمبر مدرک
هیبت قهر تو گر لرزه به گردون فکند
چون عرق ریزد از افلاک کواکب یک یک
جز ولای تو ز کس چشم امیدم نبود
به جز این حبل متین نیست مرا مستمسک
زیرک از دشمنی دین تو باشد ابله
ابله از فیض تولای تو گردد زیرک
لطف دربارهٔ خصم تو غضب می گردد
کار آتش کند آبی که فتد در آهک
تا بپوشد ز جهان چشم در آتش باشد
بهر خود ساخته بدخواه تو از گور کلک
گر جنابت شدی از جانب یزدان مامور
که ز شمشیر تو خصم تو شود مستهلک
نقش غیر از ورق دهر به فرمان اله
گز لک خشم تو چون نقطهٔ شک کردی حک
جلوهٔ ظاهرت ای شمع هدا بعد از غیر
هیچ شک نیست که باشد چو یقین بعد از شک
بیند آنرا که درون تیرهٔ بی اخلاصی
سرب ریزد به گلو شحنهٔ حکمت چو تفک
خانهٔ خصم تو ای کاش که ویران می ساخت
ماه نو چون نزند فیل فلک را به کجک
هست دین تو طریقی که در آتش باشد
هر که یک گام چپ و راست فتد زین مسلک
نتوان برد برون از دل ما حب علی
نور از مهر جهانتاب نگردد منفک
وسعت آباد جهان تا بود آباد ز مهر
تنگ بادا دل خصم تو چو چشم ازبک
شمارهٔ ۲۱ - در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه الصلوات والسلام: فصل آن شد که بی سیر جهان پیرفلکشمارهٔ ۲۳ - در منقبت حضرت امام محمد تقی (ع): در برم حیرت روی تو ز بس دارد تنگ
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون بلرزند ز بیعت چه زمین و چه فلک
گردد از ماه جدا نور و ز ماهی پولک
هوش مصنوعی: وقتی که زمین و آسمان از پیمانی که بستهاند بترسند، نور از ماه جدا میشود و از ماه نیز خُردههایی میافتد.
پیش پیش جلوی قدر تو زیبد ز فلک
شاطر مهر کشد خدنگ جهان گرد یدک
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و والایی شخصیت یک فرد اشاره میکند. به طوری که گویی در مقابل مقام و عظمت او، ستارهها و آسمان نیز مجبورند که جلوآمده و به او احترام بگذارند. به نوعی نشاندهندهی این است که او به گونهای درخشان و بزرگ است که تمام موجودات سماوی نیز به آن توجه دارند و در این مسیر تحت تأثیر او قرار میگیرند.
نیست مانندتری جز تو رسول الله را
هست از ذات تو اوصاف پیمبر مدرک
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند تو نیست، ای رسول الله! جز ذات تو، هیچ ویژگی از ویژگیهای پیامبری درک نشده است.
هیبت قهر تو گر لرزه به گردون فکند
چون عرق ریزد از افلاک کواکب یک یک
هوش مصنوعی: وقتی خشم تو به آسمان برسد، زمین به لرزه میافتد و ستارهها نیز از ترس عرق میریزند.
جز ولای تو ز کس چشم امیدم نبود
به جز این حبل متین نیست مرا مستمسک
هوش مصنوعی: به جز محبت و ولایت تو از هیچکس انتظار کمک ندارم و هیچ چیز دیگری به قدر این رشته محکم برای من پناهگاه نیست.
زیرک از دشمنی دین تو باشد ابله
ابله از فیض تولای تو گردد زیرک
هوش مصنوعی: آدم زیرک از دشمنی و مخالفت با دین تو به وجود میآید، اما آدم نادان از نعمت محبت و دوستی تو به زیرکی میرسد.
لطف دربارهٔ خصم تو غضب می گردد
کار آتش کند آبی که فتد در آهک
هوش مصنوعی: لطف و مهربانی تو نسبت به دشمن باعث ایجاد خشم و کینه در او میشود، مانند آبی که در آهک بریزد و باعث شعلهور شدن آتش شود.
تا بپوشد ز جهان چشم در آتش باشد
بهر خود ساخته بدخواه تو از گور کلک
هوش مصنوعی: چشم خود را از دنیا میبندد و در آتش میسوزد، زیرا دشمن تو از دل خود به خاطر تو خیانت میکند.
گر جنابت شدی از جانب یزدان مامور
که ز شمشیر تو خصم تو شود مستهلک
هوش مصنوعی: اگر از سوی خداوند مامور شوی و به خاطر شمشیر تو، دشمنان نابود شوند، باید خود را آماده این شرایط بکنی.
نقش غیر از ورق دهر به فرمان اله
گز لک خشم تو چون نقطهٔ شک کردی حک
هوش مصنوعی: در دنیای روزگار به جز آنچه خداوند فرمان میدهد، هیچ نقشی وجود ندارد. بنابراین، خشم تو مانند نقطهای است که وقتی در مورد آن شک کنی، به راحتی قابل تغییر و تأثیرپذیر است.
جلوهٔ ظاهرت ای شمع هدا بعد از غیر
هیچ شک نیست که باشد چو یقین بعد از شک
هوش مصنوعی: ای شمع هدایت، زیبایی ظاهرت بهقدری روشن است که هیچ تردیدی در آن وجود ندارد، مانند یقین که بعد از شک بوجود میآید.
بیند آنرا که درون تیرهٔ بی اخلاصی
سرب ریزد به گلو شحنهٔ حکمت چو تفک
هوش مصنوعی: آنگونه که در دل کینه و نفاق وجود دارد، آن را کسی میبیند که در حال تحمل رنج و زجر است و حکمت را بهدست آورده اما هنوز نتوانسته از آن بهرهبرداری کند.
خانهٔ خصم تو ای کاش که ویران می ساخت
ماه نو چون نزند فیل فلک را به کجک
هوش مصنوعی: کاش ماه نو خانهٔ دشمن تو را خراب کند، زیرا زمانی که فلک به اشتباه برود، فیل میزند.
هست دین تو طریقی که در آتش باشد
هر که یک گام چپ و راست فتد زین مسلک
هوش مصنوعی: اگر کسی در مسیر دین تو قدمی به چپ یا راست بردارد، دچاره آتش و عذاب خواهد شد. دین تو به گونهای است که باید در آن کاملاً راست و مستقیم رفت.
نتوان برد برون از دل ما حب علی
نور از مهر جهانتاب نگردد منفک
هوش مصنوعی: عشق به علی در دل ما آنچنان قوی است که نمیتوان آن را از قلبمان بیرون کرد. نور محبت او مانند نوری است که از خورشید به دنیا میتابد و هیچگاه جدای از ما نمیشود.
وسعت آباد جهان تا بود آباد ز مهر
تنگ بادا دل خصم تو چو چشم ازبک
هوش مصنوعی: دنیای آباد تا زمانی پابرجا خواهد ماند که عشق و محبت در آن وجود داشته باشد. دلی که از دشمنی پر باشد، مانند چشمی که در تاریکی میبیند، نادیده و کور خواهد ماند.