گنجور

شمارهٔ ۸۹۹

ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام
می رسد از آب خود مانند گوهر دانه ام
همتم هرگز نشد خجلت کش احسان کمی
هیچگه از ریزش باران نشد تر دانه ام
می رساند رزق ما هر جا بود خود را به ما
همچو مور از خویش بیرون آورد پر دانه ام
من که از طور تجلی شعله افروز دلم
کی گذارد برق بی زنهار پا بر دانه ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام
می رسد از آب خود مانند گوهر دانه ام
هوش مصنوعی: من هرگز زیر بار شرم و خفت نخواهم رفت، چون همت و اراده‌ام به اندازه‌ای است که همچون دانه‌ای گوهری از آب خودم به وجود می‌آید.
همتم هرگز نشد خجلت کش احسان کمی
هیچگه از ریزش باران نشد تر دانه ام
هوش مصنوعی: هرگز احساس شرمندگی نکردم از نعمت‌هایی که به من رسیده، چون هیچ‌وقت با کمبود یا زیان در زندگی‌ام مواجه نشده‌ام، مثل دانه‌ای که از باران نترسد.
می رساند رزق ما هر جا بود خود را به ما
همچو مور از خویش بیرون آورد پر دانه ام
هوش مصنوعی: خداوند روزی ما را هر کجا که باشد به ما می‌رساند، همان‌طور که مورچه دانه‌های خود را از لانه‌اش بیرون می‌آورد.
من که از طور تجلی شعله افروز دلم
کی گذارد برق بی زنهار پا بر دانه ام
هوش مصنوعی: من که از نور و زیبایی الهی پر از عشق و شوق هستم، چگونه می‌توانم نگران یا ترسیده از خطرات و چالش‌های زندگی باشم؟