شمارهٔ ۶۷۲
شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده بود
پیش رویش باده را آتش بجان افکنده بود
بکر معنی کز زبانم برگ جلوه ساز
از قماش لفظ بر رو پرنیان افکنده بود
ماه را امشب فروغ حسن عالم سوز یار
تشت رسوایی ز بام آسمان افکنده بود
غنچه را بی اعتدالیهای باد صبحدم
پرده از رخسارهٔ راز نهان افکنده بود
دیدهٔ بد دور کامشب ناوک مژگان یار
ابروش را شور در بحر کمان افکنده بود
چشم بازیگوشش از بس نازپرورد حیاست
خویش را دانسته در خواب گران افکنده بود
هر که جویا بود در تعریف خود رطب اللسان
در حقیقت خویشتن را بر زبان افکنده بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده بود
پیش رویش باده را آتش بجان افکنده بود
هوش مصنوعی: در شب، زمانی که شرابی به رنگ ارغوان در لیوان بود، باده به شدت جانش را شعلهور کرده بود.
بکر معنی کز زبانم برگ جلوه ساز
از قماش لفظ بر رو پرنیان افکنده بود
هوش مصنوعی: این عبارت به زیبایی و لطافت بخشی از کلام اشاره دارد که از دل زبانی خالص و بیآلایش بیرون میآید. این کلام مانند پارچهای گرانبها و پرنقش و نگار است که جلوهای خاص دارد و به طور طبیعی به دل listener مینشیند. این اشاره به تازگی و زیبایی کلامی است که میتواند احساسات را با نرمی و ظرافت منتقل کند.
ماه را امشب فروغ حسن عالم سوز یار
تشت رسوایی ز بام آسمان افکنده بود
هوش مصنوعی: امشب، زیبایی و درخشش یار، مانند نوری است که ماه را در خود غرق کرده و مهرش را بر زمین و آسمان گسترده است.
غنچه را بی اعتدالیهای باد صبحدم
پرده از رخسارهٔ راز نهان افکنده بود
هوش مصنوعی: غنچهای که در صبح با وزش باد به حرکت درآمده، پردهای که بر روی چهرهٔ رازهایش بود را کنار زده و ظاهر شده است.
دیدهٔ بد دور کامشب ناوک مژگان یار
ابروش را شور در بحر کمان افکنده بود
هوش مصنوعی: امشب چشمان بد حسود را دور کردم، زیرا تیر مژگان یار به زیبایی ابرویش، شور و هیجان را در دریا جاری کرده است.
چشم بازیگوشش از بس نازپرورد حیاست
خویش را دانسته در خواب گران افکنده بود
هوش مصنوعی: چشمهای کنجکاو او، به خاطر نازپروردی زیادش، به خوبی از حیا و شرم خود آگاه بود و در خواب عمیق فرو رفته بود.
هر که جویا بود در تعریف خود رطب اللسان
در حقیقت خویشتن را بر زبان افکنده بود
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد درباره خود صحبت کند و خود را تعریف کند، در واقع واقعیت وجودیاش را به زبان میآورد.

جویای تبریزی