شمارهٔ ۵۸
که چو سوزن دوختی بر جامه چشم خویش را
گاه عینک وار بر عمامه چشم خویش را
می نویسم نامه و از فرط شوق دیدنت
بسته ام نرگس صفت بر خامه چشم خویش را
همچو آن عینک که در جزوی فراموشش کنند
کردم از شوقت نهان در نامه چشم خویش را
ترک دنیا کرده ام در عین خواهش های نفس
بسته ام در گرمی هنگامه چشم خویش را
تا به کی مانند داغ لاله خواهی دوختن
از طمع بر سرخ و زرد جامه چشم خویش را
از خیال مهر رویی دیده ام جویا چو شمع
روشنی افزای صد هنگامه چشم خویش را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
که چو سوزن دوختی بر جامه چشم خویش را
گاه عینک وار بر عمامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: وقتی که روی لباس خود مانند سوزن دوخت میزنی، گاهی به مانند عینکی که بر سر داری، به چشمان خود نظر میکنی.
می نویسم نامه و از فرط شوق دیدنت
بسته ام نرگس صفت بر خامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: نامهای مینویسم و از شدت شوقی که برای دیدن تو دارم، چشمانم را برای نوشتن آن به شکل گل نرگس تزیین کردهام.
همچو آن عینک که در جزوی فراموشش کنند
کردم از شوقت نهان در نامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: مانند عینکی که در عوضی فراموش میشود، من نیز به خاطر عشق تو، چشم خود را در نامهام پنهان کردم.
ترک دنیا کرده ام در عین خواهش های نفس
بسته ام در گرمی هنگامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: من به دنیای مادی پشت کردهام، با وجود تمایلات و خواستههای نفسانیام. در شلوغی و هیاهوی زندگی، چشمانم را بستهام.
تا به کی مانند داغ لاله خواهی دوختن
از طمع بر سرخ و زرد جامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی به خاطر آرزوهای خود، دلتنگی و غم را تجربه کنی و این دردی را که از سرخ و زرد شدن چشمانت ناشی میشود، به دوش بکشی؟
از خیال مهر رویی دیده ام جویا چو شمع
روشنی افزای صد هنگامه چشم خویش را
هوش مصنوعی: در خیالم، به دنبال زیبایی چهرهای هستم که مانند شمع نور افشانی میکند و هر بار به چشم خودم منظرههای مختلفی میبینم.

جویای تبریزی