شمارهٔ ۳۰۸
سرمهٔ گردون به چشمم گرد راهی بیش نیست
پیش ما آتش نژادان، شعله، آهی بیش نیست
نیست بیرون پای دل از حلقهٔ فرمان زلف
با وجود آنکه هندوی سیاهی بیش نیست
هر که در گام نخست عشق از خود می رود
برق پیش همت او گرد راهی بیش نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سرمهٔ گردون به چشمم گرد راهی بیش نیست
پیش ما آتش نژادان، شعله، آهی بیش نیست
هوش مصنوعی: آسمان در چشم من تنها رنگی بیمقدار است و در مقابل ما، آتش نژادهای مختلف، فقط شعلهای و آهی بیشتر نیست.
نیست بیرون پای دل از حلقهٔ فرمان زلف
با وجود آنکه هندوی سیاهی بیش نیست
هوش مصنوعی: دل به زنجیر زلف محبوب گرفتار است و نمیتواند از آن رها شود، حتی با وجود اینکه تنها دختری سیاهپوست در برابرش قرار دارد.
هر که در گام نخست عشق از خود می رود
برق پیش همت او گرد راهی بیش نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که در ابتدای مسیر عشق از خود بگذرد، تنها راهی بیش نیست که نشاندهنده اراده و تلاش اوست.

جویای تبریزی