گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

نماید جلوهٔ عکسش ز بس بیتاب دریا را
بلرزد عضو عضو از قطره چون سیماب دریا را
رسد فیض دگر زاهل نظر کامل عیاران را
فلک سان محشر کوکب کند مهتاب دریا را
غبار آلوده سازد صحبت دیوانگان دل را
مکدر می کند آمیزش سیلاب دریا را
صفای حسن ظاهر پاک گوهر را دهد زینت
بود شور دگر در جلوهٔ مهتاب دریا را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نماید جلوهٔ عکسش ز بس بیتاب دریا را
بلرزد عضو عضو از قطره چون سیماب دریا را
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر زیبایی و تأثیر عمیق دریا را توصیف می‌کند. به گونه‌ای که دریا به خاطر عشق و شوقی که به تصویر او دارد، به شدت می‌لرزد و احساساتش به شکل قطره‌های نقره‌ای نمایان می‌شود. این احساسات و تپش‌های دریا به قدری قوی و زیباست که تمام اجزای آن تحت تأثیر قرار می‌گیرند.
رسد فیض دگر زاهل نظر کامل عیاران را
فلک سان محشر کوکب کند مهتاب دریا را
هوش مصنوعی: برکاتی دیگر از شخصی دانا و آگاه به آسمان می‌رسد، و ستاره‌های روشنایی که در آسمان هستند، همچون مهتاب بر دریای زندگی می‌تابند.
غبار آلوده سازد صحبت دیوانگان دل را
مکدر می کند آمیزش سیلاب دریا را
هوش مصنوعی: صحبت با دیوانگان مانند غبار است که قلب را آلوده و افسرده می‌کند، همان‌طور که ترکیب آب گل‌آلود با آب دریا آن را ناپاک می‌سازد.
صفای حسن ظاهر پاک گوهر را دهد زینت
بود شور دگر در جلوهٔ مهتاب دریا را
هوش مصنوعی: زیبایی ظاهر و پاکی باطن، مانند جواهری ارزشمند، باعث جذابیت می‌شود. همچنان که درخشانی مهتاب بر روی دریا جلوه‌ای دیگر دارد.