شمارهٔ ۲۰
بر بوی آن دلارام طبعم گرفته خوئی
کز خیل ماهرویان من قانعم ببوئی
ای شانه از دو زلفش چنگ هوس رهاکن
کاینجاست عمر عشاق بسته بتار موئی
زینسان که شکل قدت در چشم من نشسته
هرگز چنین نخیزد سروی کنار جوئی
صد تن بکوی خمار شد خاک از قدح خوار
تا قرعه سعادت سازد که را سبوئی
با آفتاب رویت ماه چهارده تافت
بنگر زسست عقلی دارد چه سخت روئی
جز من که میتواند بوست بجان خریدن
کاین لقمه از بزرگی گیرد بهر گلوئی
اندر شبان تاریک جیحون دو چیز خواهد
هم روی ماهتابی هم ماهتاب روئی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر بوی آن دلارام طبعم گرفته خوئی
کز خیل ماهرویان من قانعم ببوئی
هوش مصنوعی: من از عطر آن دلبر آرامش یافتهام، به طوری که از زیباییهای دیگران راضی هستم و فقط به بوی او قانع شدهام.
ای شانه از دو زلفش چنگ هوس رهاکن
کاینجاست عمر عشاق بسته بتار موئی
هوش مصنوعی: ای شانه، از زلف او رها شو و همچنان در بند هوس نباش، زیرا اینجا زندگی عاشقان به تار موی او وابسته است.
زینسان که شکل قدت در چشم من نشسته
هرگز چنین نخیزد سروی کنار جوئی
هوش مصنوعی: هرگز در کنار جوی، درختی به زیبایی و ظرافت تو رشد نخواهد کرد. زیبایی و قامت تو در نظرم آنقدر خاص است که هیچ چیز دیگری نمیتواند با آن مقایسه شود.
صد تن بکوی خمار شد خاک از قدح خوار
تا قرعه سعادت سازد که را سبوئی
هوش مصنوعی: در جایی شلوغ و پرجنب و جوش، مردم بسیاری از نوشیدنیها مینوشند و سرمست هستند. این وضعیت باعث میشود که فرصتی برای انتخاب شایسته و خوشاقبالی به وجود بیاید، تا کسی بتواند از میان آن همه جمعیت برگزیده شود و به مقام یا ثروتی دست یابد.
با آفتاب رویت ماه چهارده تافت
بنگر زسست عقلی دارد چه سخت روئی
هوش مصنوعی: با تابش آفتاب چهرهات، ماه کامل بهخوبی میدرخشد. حالا به این فکر کن که این عقل چه سختیهایی دارد که نمیتواند مانند تو روشن باشد.
جز من که میتواند بوست بجان خریدن
کاین لقمه از بزرگی گیرد بهر گلوئی
هوش مصنوعی: تنها من هستم که میتوانم بوسهات را با تمام جانم بخرم، چون این لقمهی محبت از بزرگیاش برای هر گلوئی اندازه نیست.
اندر شبان تاریک جیحون دو چیز خواهد
هم روی ماهتابی هم ماهتاب روئی
هوش مصنوعی: در شبهای تاریک جیحون، دو چیز به چشم میآید: یکی نور ماه که میتابد و دیگری صورت زیبا و درخشان که مانند نور ماه جلوهگر است.