شمارهٔ ۴۸ - ممدوح این قصیده معلوم نیست
ترکا گه پیمانه است برخیز و به پیمان باش
رخشان مهی و از می با مهر درخشان باش
گه چهره بشو از خواب گه شانه بزن در زلف
هم خادم اهریمن هم محرم یزدان باش
از لعل روان بخشت گه عیسی مریم شو
وز اژدر گیسویت گه موسی عمران باش
بفروز مه عارض زان حلقه و تاب زلف
بر وحدت در کثرت دارنده برهان باش
از چهره گندمگون وز طره مار آسا
گه رهزن آدم شو گه هادی شیطان باش
چون طره و چهر خویش رو رسم دورنگی نه
یا شو بتمامی کفر یا یکسره ایمان باش
گر بر سرمهر آئی با حالت برجیس آی
ورپای بکین کوبی با حلیت کیوان باش
چون صبح شبی در رقص بر زن زگریبان سر
وز رشک رخت گو صبح چاکش بگریبان باش
زافرختن بالات مسجود صنوبر شو
زافروختن سیمات محسود گلستان باش
با دوست ز روی نیک سازنده چو جنت شو
با خصم زخوی بد سوزنده چو نیران باش
صحاب تجرع را زآن چشم برو می ده
ارباب تجرد را زین جسم بیا جان باش
بارند مروق نوش در میکده مصلح شو
با زاهد ازرق پوش در صومعه فتان باش
در محفل ما مستان هشیار بدن شرط است
زآن مژه و مو زنهار یا خنجر و خفتان باش
مگذر زمن خاکی از حد وسط چون باد
نه آب گوارا شو نه آتش سوزان باش
ممکن شود ار بوسی خاک قدم قدسی
واجب شمرش طاعت و افزون تر از امکان باش
کاخی که وجود اوست مگر ای بدانایی
گر طالب اسراری دم درکش و نادان باش
در بارگه بذلش بگریز زاستغنا
از فقر مطوق شو پس برهمه سلطان باش
گه زخم ممالک را بیواسطه مرهم نه
گه درد مسالک را بی رابطه درمان باش
شمارهٔ ۴۷ - وله: هرآنکه هست چو او سرو نار پستانششمارهٔ ۴۹ - وله: جهان فهرست ایجاد و سطور امصار ایرانش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ترکا گه پیمانه است برخیز و به پیمان باش
رخشان مهی و از می با مهر درخشان باش
هوش مصنوعی: ای ترک، دور از پرخوری و بزن و بیا و در میانه پیمان و دوستی بمان. چهرهات همچون ماهی درخشان است و با عشق و محبت از شراب زندگی بنوش.
گه چهره بشو از خواب گه شانه بزن در زلف
هم خادم اهریمن هم محرم یزدان باش
هوش مصنوعی: زمانی صورت خود را از خواب بیدار کن و وقتی که میخواهی موهایت را شانه بزنی، به یاد داشته باش که هم در برابر شیطان قرار داری و هم در کنار خدایی که تو را میبیند.
از لعل روان بخشت گه عیسی مریم شو
وز اژدر گیسویت گه موسی عمران باش
هوش مصنوعی: به این معناست که شما میتوانید در شرایط مختلف، به عنوان یک ماهیت الهی و توانا، به نقشهای متفاوتی ایفای نقش کنید؛ مانند عیسی که مریم را نجات داد یا موسی که به قومش رهبری کرد. در واقع، زیبایی و توانایی شما میتواند در لحظات مختلف، تجلیاتی متفاوت داشته باشد.
بفروز مه عارض زان حلقه و تاب زلف
بر وحدت در کثرت دارنده برهان باش
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات همچون نورافشانی کن، و با پیچ و تاب موهایت در هنگام تنوع، برای وجود واحد در میان کثرت، دلیل و برهانی ارائه بده.
از چهره گندمگون وز طره مار آسا
گه رهزن آدم شو گه هادی شیطان باش
هوش مصنوعی: با چهرهای زیبا و موی تابیدهاش میتواند هم انسان را فریب دهد و هم به راهنمایی او بپردازد.
چون طره و چهر خویش رو رسم دورنگی نه
یا شو بتمامی کفر یا یکسره ایمان باش
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو به اندازهی زیبایی موی تو باشد، در انتخاب خود کاملاً واضح و روشن باش؛ یا به طور کامل کافر باش یا به طور کامل مؤمن.
گر بر سرمهر آئی با حالت برجیس آی
ورپای بکین کوبی با حلیت کیوان باش
هوش مصنوعی: اگر با حالتی شاد و دلنشین به نزد من بیایی، مانند ستارهای درخشان ظاهر شو. اما اگر بخواهی با حالتی غمگین و دلشکسته وارد شوی، مانند سیارهای با زیبایی خاص و فضایی خاص به من نزدیک شو.
چون صبح شبی در رقص بر زن زگریبان سر
وز رشک رخت گو صبح چاکش بگریبان باش
هوش مصنوعی: وقتی صبح میآید، به خاطر زیبایی و جذابیت تو، باید در شوق و شادی برقصم و از حسادت به زیباییات دلم بگیرد. پس بهتر است که به یاد تو، چاک لباس خود را بگشایم و در احترام به جمال تو، به رقص درآیم.
زافرختن بالات مسجود صنوبر شو
زافروختن سیمات محسود گلستان باش
هوش مصنوعی: به خود بال و پر بده و مانند درخت سرو بلند شو، به جای اینکه تنها به زیبایی ظاهرت بپردازی، تلاش کن که مانند گلستانی پر از گل، مورد ستایش و محبت قرار گیری.
با دوست ز روی نیک سازنده چو جنت شو
با خصم زخوی بد سوزنده چو نیران باش
هوش مصنوعی: با دوست تان با مهربانی و حسن نیت رفتار کنید، تا زندگیتان به مانند بهشت شود. اما با دشمنانتان باید بهگونهای رفتار کنید که آتش و آسیبپذیری را حس کنند و از شما دور شوند.
صحاب تجرع را زآن چشم برو می ده
ارباب تجرد را زین جسم بیا جان باش
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که کسانی که در حال تجربه یا تحمل سختیها هستند، از چشمی خاص مشروب و لذتی دریافت میکنند. همچنین اشاره به این دارد که اربابان یا کسانی که در مقام تجرد و فارغ از جسم و ماده هستند، باید روح و وجودشان را از قید بدن آزاد کنند و به معنای حقیقی زندگی بپردازند.
بارند مروق نوش در میکده مصلح شو
با زاهد ازرق پوش در صومعه فتان باش
هوش مصنوعی: در میکده، از شراب تازه بنوش و با زاهدی که لباس آبی دارد، در صومعه گفتگو کن و خود را در برابر آن نگران نشان ده.
در محفل ما مستان هشیار بدن شرط است
زآن مژه و مو زنهار یا خنجر و خفتان باش
هوش مصنوعی: در جمع ما افرادی که عاقل و هوشیار هستند، لازم است. پس از مژه و موی زیبا هوشیار باشی، یا اینکه چاقو و زره بپوشی تا مراقب باشی.
مگذر زمن خاکی از حد وسط چون باد
نه آب گوارا شو نه آتش سوزان باش
هوش مصنوعی: از مرزهای عادی و معمولی عبور کن و مانند باد آزادی باش، نه مانند آب که فقط آرامش میدهد و نه مانند آتش که آسیب میزند.
ممکن شود ار بوسی خاک قدم قدسی
واجب شمرش طاعت و افزون تر از امکان باش
هوش مصنوعی: اگر بوسهای بر خاک قدم کسی از فرشتگان بیندازی، میتواند این عمل را واجب بداند و از تصور ممکن فراتر برود.
کاخی که وجود اوست مگر ای بدانایی
گر طالب اسراری دم درکش و نادان باش
هوش مصنوعی: کاخی که او وجود دارد، آیا ای دانا، اگر به دنبال اسراری هستی، به درون آن برو و بیخبر باش.
در بارگه بذلش بگریز زاستغنا
از فقر مطوق شو پس برهمه سلطان باش
هوش مصنوعی: در ظرافت و سخاوتمندی او غرق شو و از خودخواهی و بینیازی بپرهیز، زیرا با این کار میتوانی بر همه تسلط پیدا کنی.
گه زخم ممالک را بیواسطه مرهم نه
گه درد مسالک را بی رابطه درمان باش
هوش مصنوعی: گاهی مستقیماً به جراحات کشورها مرهم بگذارید و گاهی بدون واسطه به دردهای راهها رسیدگی کنید.