گنجور

شمارهٔ ۳۶

عروس حجله طبعم که شاهد سخن است
ز آب و خاک خراسان چو دید ناسازی
وداع کرد مرا و نهاد روی به روم
به عزم خدمت شاه مجاهد غازی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عروس حجله طبعم که شاهد سخن است
ز آب و خاک خراسان چو دید ناسازی
هوش مصنوعی: عروس زندگی من که نماد زیبایی و هنر است، وقتی به دیدن ناهماهنگی‌ها و مشکلات در دنیای خراسان می‌رسد، ناراحت می‌شود.
وداع کرد مرا و نهاد روی به روم
به عزم خدمت شاه مجاهد غازی
هوش مصنوعی: او از من خداحافظی کرد و به سمت رومی‌ها رفت تا در خدمت شاه مجاهد و غازی باشد.