شمارهٔ ۲۳۰
ز شوقت سوختم هرکس به کویت خانهای سازد
چه خوش باشد که از خاکستر من طرحش اندازد
اگر در کلبه ام همسایه رو آرد پی آتش
چنان سوزد ز آه من که با آتش نپردازد
تنم ویرانه درد است و مرغ دل در او چغدی
که هر دم جست و جوی گنج وصلت از سر آغازد
همی نازم به عشق تو که شوخی چون تو کم دیدم
که قدر حسن خود داند به قدر حسن خود نازد
به هر مجلس که بر یاد رخت از دل بر آرام دم
همه پروانه ها را پر بسوزد شمع بگدازد
نبینم بر بساط خوبیت همتا خوش آن عاشق
که شطرنج محبت با رخ خوب تو می بازد
چو فیض بحر طبع شاه بخشد گوهر معنی
سزد گر خامه جامی به آن گوهر سرافرازد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز شوقت سوختم هرکس به کویت خانهای سازد
چه خوش باشد که از خاکستر من طرحش اندازد
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو، من دچار سوختگی شدهام. هر کس در کوی تو خانهای بسازد، چه خوب خواهد بود اگر از خاکستر من برای بنیاد آن استفاده کند.
اگر در کلبه ام همسایه رو آرد پی آتش
چنان سوزد ز آه من که با آتش نپردازد
هوش مصنوعی: اگر همسایهام در کلبهام آتش برافروزد، آنقدر دلسوخته و غمگین هستم که حتی آتش هم نمیتواند حرارت من را کاهش دهد.
تنم ویرانه درد است و مرغ دل در او چغدی
که هر دم جست و جوی گنج وصلت از سر آغازد
هوش مصنوعی: بدن من پر از درد و ویرانی است و دل من مثل پرندهای است که هر لحظه به دنبال گنج عشق تو میگردد.
همی نازم به عشق تو که شوخی چون تو کم دیدم
که قدر حسن خود داند به قدر حسن خود نازد
هوش مصنوعی: من به عشق تو میبالم، زیرا مانند تو شوخی را کم دیدهام؛ تو به زیباییات آگاه هستی و به اندازه زیباییات، خود را میستایی.
به هر مجلس که بر یاد رخت از دل بر آرام دم
همه پروانه ها را پر بسوزد شمع بگدازد
هوش مصنوعی: در هر جایی که نام تو به یاد میآید و خاطرت در دل من آرامش میبخشد، همه پروانهها به شمع عشق تو نزدیک میشوند و میسوزند.
نبینم بر بساط خوبیت همتا خوش آن عاشق
که شطرنج محبت با رخ خوب تو می بازد
هوش مصنوعی: خوشا به حال عاشقی که در بازی عشق با زیبایی تو روبهرو میشود و تو را را در کنار خود نمیبیند.
چو فیض بحر طبع شاه بخشد گوهر معنی
سزد گر خامه جامی به آن گوهر سرافرازد
هوش مصنوعی: وقتی که توانایی و خلاقیت پادشاه در شعر، به زیبایی و عمق معنا میافزاید، این طبیعی است که قلمی مانند جام، برای ستایش آن گوهر باارزش، بلند شود و خود را به نمایش بگذارد.