شمارهٔ ۱۸۲
ازان با کوه غم فرهاد دست اندر کمر دارد
که پرویز از لب شیرین دهانی پر شکر دارد
وز آن در بادیه حیران رود مجنون سرگردان
که درحی حسن لیلی جلوه با یار دگر دارد
سوی باغم مخوان ای خواجه دهقان چه سود آخر
ز باغی در نظر آن را که داغی بر جگر دارد
کجا در کوی تو یاد آرد از فرش حریر آن کس
که خار اندر ته پهلو و خارا زیر سر دارد
چه حد چون منی از رخ کشیدن زلف مشکینت
براین دولت اگر دارد ظفر باد سحر دارد
به از تابوت محمل نیست وز احباب محمل کش
گر از خاک درت آواره ای رو در سفر دارد
به پیش تیر تو سینه سپر شد وین دل نالان
نه چندین ناله از تیر تو دارد از سپر دارد
هنر عشق است و دانایی ز علم و عقل یکتایی
خوش آن کس کو دلی دانا و جانی پر هنر دارد
شدی عاشق به پای دوست نقد جان فشان جامی
نباشد عاشق آن کز دوست جان را دوستتر دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ازان با کوه غم فرهاد دست اندر کمر دارد
که پرویز از لب شیرین دهانی پر شکر دارد
هوش مصنوعی: این بیت به مقایسه دو انسان میپردازد: یک نفر که با غم و رنجهای بسیار دست و پنجه نرم میکند و نفر دوم که از لذت و خوشی برخوردار است. نشان میدهد که فردی میتواند با تمام سختیها و دردها روبهرو شود، در حالی که فرد دیگری از زندگی شیرین و لذتهای آن بهرهمند است. این تصویر نشاندهنده دو وضعیت متضاد در زندگی است.
وز آن در بادیه حیران رود مجنون سرگردان
که درحی حسن لیلی جلوه با یار دگر دارد
هوش مصنوعی: مجنون در بیابان گم شده و حیران است، زیرا محبوبش (لیلی) با یار دیگری جلوهگری میکند.
سوی باغم مخوان ای خواجه دهقان چه سود آخر
ز باغی در نظر آن را که داغی بر جگر دارد
هوش مصنوعی: ای خواجه دهقان، مرا به باغ نخوان، زیرا برای کسی که دلش پر از درد و غم است، دیدن باغ و زیباییهای آن چه فایدهای دارد؟
کجا در کوی تو یاد آرد از فرش حریر آن کس
که خار اندر ته پهلو و خارا زیر سر دارد
هوش مصنوعی: کجا کسی که بر بستر خوابش، خار و سنگ است، میتواند از لطافت و زیبایی فرش حریر در کوی تو یاد کند؟
چه حد چون منی از رخ کشیدن زلف مشکینت
براین دولت اگر دارد ظفر باد سحر دارد
هوش مصنوعی: هیچ کس به زیبایی من از زیباییهای زلف سیاه تو شرمنده نمیشود. اگر سحر در این پیروزی تأثیر دارد، آن سحر باید معتبر باشد.
به از تابوت محمل نیست وز احباب محمل کش
گر از خاک درت آواره ای رو در سفر دارد
هوش مصنوعی: بهتر است که بر اثر مشکلات زندگی، انسان به دنبال آغوش محبت و دوستیهای واقعی باشد، تا اینکه در زندگی دچار تنهایی و غم شود. اگر از جایی دور هستی و در این مسیر با دشواریها روبرو شدهای، باید همچنان به سفر خود ادامه دهی و خودت را از ناملایمات رها کنی.
به پیش تیر تو سینه سپر شد وین دل نالان
نه چندین ناله از تیر تو دارد از سپر دارد
هوش مصنوعی: دل من در برابر تیر عشق تو از خود دفاع کرده و به نوعی سینهام را سپر کرده است. اما با این حال، دل نالان من از اثر تیر تو بسیار رنج میبرد و نالههایم از سپر هم بیشتر است.
هنر عشق است و دانایی ز علم و عقل یکتایی
خوش آن کس کو دلی دانا و جانی پر هنر دارد
هوش مصنوعی: عشق یک هنر است و معرفت از دانش و خرد به تنهایی به دست نمیآید. خوشا به حال کسی که قلبی آگاه و روحی پر از هنر دارد.
شدی عاشق به پای دوست نقد جان فشان جامی
نباشد عاشق آن کز دوست جان را دوستتر دارد
هوش مصنوعی: وقتی عاشق کسی میشوی و برای او جان خود را فدای او میکنی، نباید به دنبال پاداش یا هدیهای همچون جام و عشق دیگران باشی. عشق واقعی آن است که کسی جز محبوب را بر خود مقدم نداری.