گنجور

شمارهٔ ۱۷

جز شمع کافوری مخوان آن سرو سیم اندام را
کز تن چو پیراهن کشد روشن کند حمام را
گیسوی مشکین بر تنش گویی نهاده باغبان
بهر شکار بلبلان بر خرمن گل دام را
نبود شب مهمانیش حاجت به شمع افروختن
کز رخ فروغ صبحدم بخشد نماز شام را
از عام دین و دل برد وز خاص زهد و معرفت
گسترده دامی خط او تاراج خاص و عام را
طوق سیه بختی شده در گردن جان لازمم
تا گرد رویش دیده ام آن خط عنبر فام را
آرام جانم می برد رفتار تو کو یک زمان
بنشین و آرامی بده این جان بی آرام را
گفتار جامی را نشان وصف جمالش پس چه غم
گر راوی شعرش کند محو از تخلص نام را

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز شمع کافوری مخوان آن سرو سیم اندام را
کز تن چو پیراهن کشد روشن کند حمام را
هوش مصنوعی: شما آن مجسمه زیبا را مانند شمع کافوری ننامید، چرا که او از بدنش مانند پیراهنی که به کنار کشیده شده باشد، روشنی و زیبایی به حمام می‌بخشد.
گیسوی مشکین بر تنش گویی نهاده باغبان
بهر شکار بلبلان بر خرمن گل دام را
هوش مصنوعی: موهای مشکی او همچون دامی است که باغبان برای شکار بلبلان، روی مزرعه گل پهن کرده است.
نبود شب مهمانیش حاجت به شمع افروختن
کز رخ فروغ صبحدم بخشد نماز شام را
هوش مصنوعی: اگر شبی مهمان نداشته باشیم، نیازی به روشن کردن شمع نیست، زیرا نور صبحگاهی به قدر کافی روشنایی می‌آورد و نماز شام را روشن می‌کند.
از عام دین و دل برد وز خاص زهد و معرفت
گسترده دامی خط او تاراج خاص و عام را
هوش مصنوعی: این شاعر به توصیف شخصیتی پرداخته است که بر همه مردم و مخصوصاً اهل دین و زهد احاطه دارد. او با دقت و ظرافت، دل‌ها را به سمت خود جلب می‌کند و علمی عمیق و ریشه‌دار دارد که در دامی جذاب گردهم می‌آورد. این شخصیت نه تنها بر دل‌های عامه بلکه بر اهل معرفت و زهد هم تأثیر می‌گذارد و آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
طوق سیه بختی شده در گردن جان لازمم
تا گرد رویش دیده ام آن خط عنبر فام را
هوش مصنوعی: نشان سیاه بختی بر گردن من مانند طوقی شده و این را نیاز دارم تا بتوانم زیبایی و خطی که رنگش به عنبر می‌زند را ببینم.
آرام جانم می برد رفتار تو کو یک زمان
بنشین و آرامی بده این جان بی آرام را
هوش مصنوعی: رفتار تو آرامش را به جانم عطا می‌کند، پس بزن یک دمی بنشین و به این دل بی‌قرار، آسودگی بده.
گفتار جامی را نشان وصف جمالش پس چه غم
گر راوی شعرش کند محو از تخلص نام را
هوش مصنوعی: اگر کسی درباره زیبایی‌اش سخن بگوید، پس چه جای نگرانی است اگر گوینده نامش را فراموش کند و فقط به وصف زیبایی‌اش بپردازد؟