گنجور

شمارهٔ ۱۴۴

زاده عشقی هم ازو خواه زاد
باش بدو شاد و ازو جو رشاد
روی به عشق آر که جز عشق نیست
عاشق و معشوق و مرید و مراد
راه مده وهم دویی را به خود
رخنه مکن قاعده اتحاد
معتقد غیر دویی نیست عقل
خاک سیه بر سر این اعتقاد
فقر سوادیست که در چشم عشق
نور عیان نیست بجز زان سواد
هرکه ازان نور نشد دیده ور
بر نظر او نکنند اعتماد
جامی ازو آمد و گم شد در او
منه المبداء و الیه المعاد

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زاده عشقی هم ازو خواه زاد
باش بدو شاد و ازو جو رشاد
هوش مصنوعی: اگر عشقی به دنیا آورده‌ای، باید از آن عشق بهره‌مند شوی و با شادی زندگی کنی و از آن عشق در راه رشد و پیشرفت خود استفاده کنی.
روی به عشق آر که جز عشق نیست
عاشق و معشوق و مرید و مراد
هوش مصنوعی: به عشق روی بیاور، زیرا تنها عشق است که وجود دارد و در آن عاشق، معشوق، مرید و خواسته همه یکی هستند.
راه مده وهم دویی را به خود
رخنه مکن قاعده اتحاد
هوش مصنوعی: در مسیر خود بی‌نقص و یکپارچه پیش برو و اجازه نده که تردیدها و دوگانگی‌ها وارد ذهنت شوند. اتحاد و همبستگی را حفظ کن و از هر گونه تفرقه پرهیز کن.
معتقد غیر دویی نیست عقل
خاک سیه بر سر این اعتقاد
هوش مصنوعی: عقل در وضعیتی قرار دارد که با اعتقاد به وجود غیر از خود، مانند نشانه‌ای بر خاک سیاه بر سر قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، این اعتقاد که چیزی جز خود ما وجود ندارد، عقل را به تردید و خاکستری تبدیل می‌کند.
فقر سوادیست که در چشم عشق
نور عیان نیست بجز زان سواد
هوش مصنوعی: فقر، نادانی‌ای است که در عشق، روشنایی و زیبایی آن به وضوح دیده نمی‌شود، جز از طریق همین نادانی.
هرکه ازان نور نشد دیده ور
بر نظر او نکنند اعتماد
هوش مصنوعی: هر کسی که در درک و بینش روشن نشده باشد، بر نظر او نمی‌توان اطمینان کرد.
جامی ازو آمد و گم شد در او
منه المبداء و الیه المعاد
هوش مصنوعی: جامی به دست آمد و در آن گم شد. منبع و سرانجام را در نظر نگیر.