گنجور

شمارهٔ ۱۳۴

می کند عشق تو تاراج دل و دین الغیاث
می برد صبر و قرار از جان غمگین الغیاث
گاه اندر عز کشفم گاه در ذل حجاب
از تلونهای حال ای شاه تمکین الغیاث
خواند از کوی خراباتم به کنج صومعه
از نصیحتهای شیخ مصلحت بین الغیاث
گر به چین افتد سواد کفر زلفت کافرم
گر نخیزد از نهاد کافر چین الغیاث
تا به تو آرم پناه از عشوه های چشم تو
می کند لعل لبت هر لحظه تلقین الغیاث
هر دعایی راکه آمین گو نباشد فضل تو
زان دعا گویم معاذالله زآمین الغیاث
عقل چون غوغا کند باشد به عشق آورده روی
درد جامی یا غیاث المستغیثین الغیاث

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می کند عشق تو تاراج دل و دین الغیاث
می برد صبر و قرار از جان غمگین الغیاث
هوش مصنوعی: عشق تو دل و ایمان مرا به سرقت می‌برد و از جان غمگینم صبر و آرامش را می‌گیرد. نجاتم بده!
گاه اندر عز کشفم گاه در ذل حجاب
از تلونهای حال ای شاه تمکین الغیاث
هوش مصنوعی: گاهی در اوج عزت و شهرت هستم و گاهی در زیر سایه حجاب و خفا. ای شاه، کمک کن که از این تغییرات حال و روزم رهایی یابم.
خواند از کوی خراباتم به کنج صومعه
از نصیحتهای شیخ مصلحت بین الغیاث
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تضاد میان دو مکان و دو نوع زندگی اشاره دارد. او از حال و هوای خوش و آزادانه کوی خرابات سخن می‌گوید، جایی که لذت و شادی حاکم است، در مقابل سرمای صومعه و نصیحت‌های شیخ که به نظر می‌رسد محدودکننده و خشک هستند. شاعر به نوعی از این نصیحت‌ها بیزاری می‌ورزد و ترجیح می‌دهد در جایی باشد که روحش آزاد و شاداب باشد.
گر به چین افتد سواد کفر زلفت کافرم
گر نخیزد از نهاد کافر چین الغیاث
هوش مصنوعی: اگر زلف تو به رنگ کافر شود، من هم کافر هستم؛ اما اگر این رنگ از وجود من برنخیزد، به دادم برسید.
تا به تو آرم پناه از عشوه های چشم تو
می کند لعل لبت هر لحظه تلقین الغیاث
هوش مصنوعی: چشم‌های تو با جذابیت‌های خود مرا به سوی خود می‌کشند و لب‌های زیبایت هر لحظه فریاد کمک و نجات سر می‌دهند.
هر دعایی راکه آمین گو نباشد فضل تو
زان دعا گویم معاذالله زآمین الغیاث
هوش مصنوعی: هر دعایی که آمین نگوید، لطف و رحمت تو را از آن دعا دور می‌دانم و از تو درخواست می‌کنم که مرا در امان نگه‌داری.
عقل چون غوغا کند باشد به عشق آورده روی
درد جامی یا غیاث المستغیثین الغیاث
هوش مصنوعی: وقتی که عقل به شور و هیجان بیفتد، نشانه‌ای از عشق است که در این حالت، درد و مشکلات به شکل نوشیدنی به انسان عرضه می‌شود. در واقع، چنین حالتی می‌تواند به نوعی کمک یا نجات از سختی‌ها باشد.