گنجور

شمارهٔ ۱۲۶

به عشق آن پیر عالمگیر گشته ست
که در عشق جوانان پیر گشته ست
ز طفلان کم بود پیری که مویش
نه از شکرلبان چون شیر گشته ست
نه مهرت در دلم ازنو نوشتند
ازل تاریخ این تحریر گشته ست
چو ممکن نیست تصویر جمالت
شریعت مانع تصویر گشته ست
نه وقت صبح برگل شبنم است آن
ز تو غرق خوی تشویر گشته ست
ز کشمیری بتان دین برانداز
دلم بتخانه کشمیر گشته ست
به تعجیلم همی کشتی چه کردم
که طبعت مایل تأخیر گشته ست
ز بس کز زلف تو پیچید بر هم
رگ جان بر تنم زنجیر گشته ست
مکن تدبیر جامی کز دو زلفت
اسیر ربقه تقدیر گشته ست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به عشق آن پیر عالمگیر گشته ست
که در عشق جوانان پیر گشته ست
هوش مصنوعی: به خاطر عشق آن فرد بزرگ و با تجربه، همه جا تحت تأثیر قرار گرفته است، زیرا او در عشق جوانان به سن و سال رسیده و تجربه کسب کرده است.
ز طفلان کم بود پیری که مویش
نه از شکرلبان چون شیر گشته ست
هوش مصنوعی: هیچ کدام از کودکان نیستند که موهایشان به رنگی خوش و دلنشین از شیر باشد، مانند پیران.
نه مهرت در دلم ازنو نوشتند
ازل تاریخ این تحریر گشته ست
هوش مصنوعی: عشق تو در دل من دوباره نوشته شده است و از آن زمان، داستان این احساس به ثبت رسیده است.
چو ممکن نیست تصویر جمالت
شریعت مانع تصویر گشته ست
هوش مصنوعی: وقتی که تصویر زیبایی تو ممکن نیست، احکام و قوانین، مانع از دیدن آن تصویر شده‌اند.
نه وقت صبح برگل شبنم است آن
ز تو غرق خوی تشویر گشته ست
هوش مصنوعی: در صبح زود، گل‌ها به دلیل شبنم‌ها آغشته و زیبا می‌شوند، اما این زیبایی به خاطر این است که تو در دلت غرق احساسات و تغییرات شده‌ای.
ز کشمیری بتان دین برانداز
دلم بتخانه کشمیر گشته ست
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر زیبایی‌های بت‌های کشمیری قرار گرفته و به همین دلیل از دین و باورهای خود دور شده است. اکنون قلبم مانند معبدی پر از زیبایی‌های کشمیری شده است.
به تعجیلم همی کشتی چه کردم
که طبعت مایل تأخیر گشته ست
هوش مصنوعی: در سختی‌ها و چالش‌ها، من به شدت تلاش می‌کنم، اما نمی‌دانم چرا ذات تو تمایل به تأخیر دارد.
ز بس کز زلف تو پیچید بر هم
رگ جان بر تنم زنجیر گشته ست
هوش مصنوعی: به علت پیچیدگی زلف‌های تو، رگ جانم همچون زنجیری به بدنم در آمده است.
مکن تدبیر جامی کز دو زلفت
اسیر ربقه تقدیر گشته ست
هوش مصنوعی: برای تدبیر و فکر کردن درباره جامی که از دو زلف تو اسیر شده، کار نکن؛ زیرا او به دست تقدیر گرفتار شده است.