گنجور

شمارهٔ ۱۱۲

چون تو ماهی در همه آفاق نیست
بی تو بودن طاقت عشاق نیست
شوق خود را چون دهم تسکین به صبر
صبر کار عاشق مشتاق نیست
هیچ شکلی زیر این نیلی رواق
چون مقوس ابروانت طاق نیست
دفتر گل را زدم بر هم چو باد
حرفی از حسنت درآن اوراق نیست
مستحق وصلم و محروم ازان
موجب حرمان جز استحقاق نیست
هجر فرسوده نخواهد جز وصال
چاره مسموم جز تریاق نیست
عشق را تا نام دریا کرده اید
کام جامی زو جز استغراق نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون تو ماهی در همه آفاق نیست
بی تو بودن طاقت عشاق نیست
هوش مصنوعی: وجود تو همچون ماهی در تمام جهان بی‌نظیر است و بنابراین زندگی بدون تو برای عاشقان بسیار سخت و تحمل‌ناپذیر است.
شوق خود را چون دهم تسکین به صبر
صبر کار عاشق مشتاق نیست
هوش مصنوعی: عشق و شوق من را با صبر آرام می‌کنم، اما صبر برای یک عاشق واقعی بی‌اثر است.
هیچ شکلی زیر این نیلی رواق
چون مقوس ابروانت طاق نیست
هوش مصنوعی: هیچ چیزی جوانب زیبایی و نقش و نگاری که در زیر این آسمان نیلی وجود دارد، به اندازه قوس ابروهای تو نمی‌تواند جلب توجه کند.
دفتر گل را زدم بر هم چو باد
حرفی از حسنت درآن اوراق نیست
هوش مصنوعی: دفتر گل را بستم و مانند باد، در آن هیچ یادداشتی از زیبایی تو وجود ندارد.
مستحق وصلم و محروم ازان
موجب حرمان جز استحقاق نیست
هوش مصنوعی: من شایسته وصال و وصل هستم، اما از آن محرومم و تنها دلیل این محرومیت، خود شایستگی‌ام است.
هجر فرسوده نخواهد جز وصال
چاره مسموم جز تریاق نیست
هوش مصنوعی: جدایی خسته‌کننده‌ای جز وصال ندارد و درمان دردهای ناشی از مسمومیت تنها با تریاق ممکن است.
عشق را تا نام دریا کرده اید
کام جامی زو جز استغراق نیست
هوش مصنوعی: عشق را مانند دریا گسترده‌اید و جز غرق شدن در آن هیچ چیز دیگری وجود ندارد.