شمارهٔ ۱۸
برخوان لاجورد درین طرفه خانقاه
از بهر شام و چاشت دو قرصند مهر و ماه
بهر قدوم صادر و وارد علی الدوام
از در نهاده پنجره اش چشمها به راه
بر روی زایران ز کرم طاقهاش را
ابرو گشاده پشت تواضع بود دو تاه
جایی کشید گنبد او سرکه ساخت چرخ
از گوی زرنگار خورش تکمه کلاه
قایم به جایگاه خوش است این بنای خیر
خیری چنین نبوده حهان را به جایگاه
زینسان که آب لطف چکد زابر سقف او
از سنگفرش او چه عجب گر دمد گیاه
روی برون او و درون هم چو بنگری
چون روی دوستانست فرحبخش و غصه کاه
هر شام چرخ ازرق یک چشم کوز پشت
کاسه تهی به مطبخ او می کند نگاه
نوخیز شاهدیست که دارد به فرق سر
پیچان ز دود مطبخ خود کاکل سیاه
توفیق حق پناه کریمی سزد که یافت
از بهر بی پناهان توفیق این پناه
باشد دعای دولت او ورد صادقان
بر صدق این حدیث بود صبحدم گواه
بادا چنان بلند که در چشم همتش
آید حقیر مسند عزو سریر جاه
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخوان لاجورد درین طرفه خانقاه
از بهر شام و چاشت دو قرصند مهر و ماه
هوش مصنوعی: در این خانقاه زیبا و پرشکوه، دو قرص خورشید و ماه به عنوان نمادهای صبح و شام در نظر گرفته شدهاند.
بهر قدوم صادر و وارد علی الدوام
از در نهاده پنجره اش چشمها به راه
هوش مصنوعی: هر زمان که کسی به در میآید یا میرود، در پنجرهاش نشسته و چشمانتظار است.
بر روی زایران ز کرم طاقهاش را
ابرو گشاده پشت تواضع بود دو تاه
هوش مصنوعی: بر روی زائران، به لطف و کرم او، طاقهایی وجود دارد که به شکل ابرو گشودهاند و از پشت تواضع دو تکه هستند.
جایی کشید گنبد او سرکه ساخت چرخ
از گوی زرنگار خورش تکمه کلاه
هوش مصنوعی: در جایی که آسمان به شکل گنبد است، چرخش مسألهای است که با گوی درخشانی همچون خورشید به دست آمده و مانند دکمهای بر سر کلاه نمایان است.
قایم به جایگاه خوش است این بنای خیر
خیری چنین نبوده حهان را به جایگاه
هوش مصنوعی: این بنا که جایگاه خوشی است، با ارزش و نیکوست و هیچ چیزی در جهان نمیتواند به این میزان اهمیت داشته باشد.
زینسان که آب لطف چکد زابر سقف او
از سنگفرش او چه عجب گر دمد گیاه
هوش مصنوعی: وقتی آب محبت و لطف از سقف او بچکد، شگفتی ندارد اگر گیاهان از سنگفرش او بروید.
روی برون او و درون هم چو بنگری
چون روی دوستانست فرحبخش و غصه کاه
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر او نگاه کنی و درونش را هم بررسی کنی، متوجه میشوی که مانند دوستانش خوشایند و شادیبخش است و غم را از دل میزداید.
هر شام چرخ ازرق یک چشم کوز پشت
کاسه تهی به مطبخ او می کند نگاه
هوش مصنوعی: هر شب که آسمان تاریک میشود، ستارهای چون چشمی از دور به خالی بودن ظرف در آشپزخانهاش چشم میدوزد.
نوخیز شاهدیست که دارد به فرق سر
پیچان ز دود مطبخ خود کاکل سیاه
هوش مصنوعی: این شعر درباره یک جوان زیبا است که با موهای سیاه و با طراوتی که ناشی از دودی است که در مطبخ بلند میشود، به زندگی خود ادامه میدهد. به نوعی به تازگی و شادابی او اشاره دارد و تصویر زندهای از زیبایی و طراوت جوانی را به نمایش میگذارد.
توفیق حق پناه کریمی سزد که یافت
از بهر بی پناهان توفیق این پناه
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که کمک و توفیق الهی، بایسته و شایسته است که بر کسی نازل شود که خود به دیگران، به ویژه کسانی که بیپناه هستند، یاری میرساند. در واقع، شخصی که محبت و بخشش دارد و به دیگران کمک میکند، شایسته دریافت حمایت و توفیق از سوی خداوند است.
باشد دعای دولت او ورد صادقان
بر صدق این حدیث بود صبحدم گواه
هوش مصنوعی: دعای خیر او همیشه برای صدق و درستی این حرف، مانند یک ورد و دعاست، و صبح گاهان بر صدق آن گواهی میدهد.
بادا چنان بلند که در چشم همتش
آید حقیر مسند عزو سریر جاه
هوش مصنوعی: روزگار آنقدر برپا و باعزت باشد که حتی برترین مقامات و تختهای قدرت در برابر عظمتش کوچک و بیاهمیت به نظر برسند.