گنجور

شمارهٔ ۲۴۶

به بستان می‌گذر وز چهره گل‌ها را خجل می‌کن
همی‌زن خنده وز لب غنچه‌ها را منفعل می‌کن
بحل کردن چه خواهی چون کشی ما را کسی بر تو
ندارد حکم، هم خود می‌کش و هم خود بحل می‌کن
نشاید منزل تو زآب و گل گاهی که می‌آیی
گذر بر دیده ره بر سینه جا در جان و دل می‌کن
مزاجت منحرف می‌بینم ای خلوت‌نشین گاهی
به کوی نیکوان کسب هوای معتدل می‌کن
لبم را با لب او متصل کردی خیال ای دل
چه جان‌افزا خیالی کردی این را متصل می‌کن
نشان پاش تا ماند پی بوسیدن ای دیده
به هر راهی که آن مه می‌رود از گریه گل می‌کن
دلت زان بت پر ای جامی به کعبه رو چه می‌آری
بدین دل روی در بتخانه چین و چگل می‌کن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به بستان می‌گذر وز چهره گل‌ها را خجل می‌کن
همی‌زن خنده وز لب غنچه‌ها را منفعل می‌کن
هوش مصنوعی: به باغ برو و با زیبایی گل‌ها خود را خجالت‌زده کن، با خنده‌ات غنچه‌ها را تحت تاثیر قرار بده.
بحل کردن چه خواهی چون کشی ما را کسی بر تو
ندارد حکم، هم خود می‌کش و هم خود بحل می‌کن
هوش مصنوعی: اگر بخواهی ما را از بین ببری، چه کار خواهی کرد؟ هیچ‌کس نمی‌تواند بر تو تسلطی داشته باشد. پس هم خودت ما را نابود کن و هم خودت را نجات بده.
نشاید منزل تو زآب و گل گاهی که می‌آیی
گذر بر دیده ره بر سینه جا در جان و دل می‌کن
هوش مصنوعی: نباید که حضور تو در این دنیا به اندازه‌ای محدود شود که فقط به شکل ظاهری و گذرا باشد. هنگامی که به زندگی‌ام می‌رسی، جا در دل و جان من بگذار و عمیقاً در آن تأثیر بگذار.
مزاجت منحرف می‌بینم ای خلوت‌نشین گاهی
به کوی نیکوان کسب هوای معتدل می‌کن
هوش مصنوعی: ای تنهایی‌نشین، می‌بینم که حال و هوایت تغییر کرده است. گاهی به گردن دوستان خوب برو و کمی هوای تازه و مطبوعی به دست بیاور.
لبم را با لب او متصل کردی خیال ای دل
چه جان‌افزا خیالی کردی این را متصل می‌کن
هوش مصنوعی: ای دل، تو با خیال وصل لب‌هایمان، شگفتی و نشاطی را به وجود آوردی. این خیال را مستحکم‌تر کن و آن را به واقعیت نزدیک‌تر ساز.
نشان پاش تا ماند پی بوسیدن ای دیده
به هر راهی که آن مه می‌رود از گریه گل می‌کن
هوش مصنوعی: نگاهت را تا زمانی که به خاطر بوسیدنش باقی بماند، بر روی زمین بگذار. ای چشم، در هر مسیری که آن دختر زیبا می‌رود، از اشک‌ات، گل بساز.
دلت زان بت پر ای جامی به کعبه رو چه می‌آری
بدین دل روی در بتخانه چین و چگل می‌کن
هوش مصنوعی: دل تو از عشق و زیبایی آن معشوق پر است، پس چرا به کعبه می‌روی؟ بهتر است که به خانه بت بروی و در آنجا با دل خود لذت ببری.