شمارهٔ ۲۳۱
زان نرنجم که ز خود کرده گرانت بینم
زان برنجم که میان دگرانت بینم
سیریت نیست ز عاشق که صدت عاشق هست
دل برای صد دیگر نگرانت بینم
هر دم از خوی دگر می دهدت شکل رقیب
در کف او چو گل کوزه گرانت بینم
نرخ ارزان تو گفتم که هزاران جان است
جای آن هست که با خویش گرانت بینم
دعوی رحم کنی گر بود این راست چرا
فارغ از گریه خونین جگرانت بینم
نیست چون قد تو سروی به چمن راست ولی
راست با طبع همه کژ نظرات بینم
جامی اینسان که درآن تنگ قبا دل بستی
عاقبت غنچه صفت جامه درانت بینم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان نرنجم که ز خود کرده گرانت بینم
زان برنجم که میان دگرانت بینم
هوش مصنوعی: از اینکه خودم را در وضعیت دشواری ببینم ناراحت نیستم، بلکه از این نگرانم که دیگران را در میانهٔ این مشکلات ببینم.
سیریت نیست ز عاشق که صدت عاشق هست
دل برای صد دیگر نگرانت بینم
هوش مصنوعی: عاشق دلی ندارد که برای دیگری نگران باشد، چون همه دلهای عاشق فقط به یک نفر توجه دارند.
هر دم از خوی دگر می دهدت شکل رقیب
در کف او چو گل کوزه گرانت بینم
هوش مصنوعی: هر لحظه به سبب ویژگیهای درونیات، شکلی متفاوت به تو میدهد و من تو را مانند گلهایی میبینم که در دست کوزهگران هستند.
نرخ ارزان تو گفتم که هزاران جان است
جای آن هست که با خویش گرانت بینم
هوش مصنوعی: به تو گفتم که قیمت تو بسیار پایین است، اما قدمت ارزش هزاران جان را دارد و سزاوار است که من تو را با ارزش و گرانقیمت ببینم.
دعوی رحم کنی گر بود این راست چرا
فارغ از گریه خونین جگرانت بینم
هوش مصنوعی: اگر راست میگویی که رحم میکنی، پس چرا نمیبینی که چقدر دلم در عذاب است و از گریه خونین است؟
نیست چون قد تو سروی به چمن راست ولی
راست با طبع همه کژ نظرات بینم
هوش مصنوعی: هیچ سروی در باغ نیست که قد تو را داشته باشد، ولی من با وجود اینکه همه چیز به صورت نادرست دیده میشود، باز هم تو را راست و درست میدانم.
جامی اینسان که درآن تنگ قبا دل بستی
عاقبت غنچه صفت جامه درانت بینم
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که فردی که در لباس تنگ و محدودیتها زندگی میکند و دل بسته به آن است، در نهایت حالتی شبیه به غنچه را پیدا میکند. این به این معناست که ممکن است به خاطر محدودیتها و شرایط سخت، آن فرد نتواند به تمام پتانسیلهای خود برسد و در درونش به کمال نرسد. در واقع، او در انتظار شکفتن و گسترش یافتن است، اما در شرایط کنونی نمیتواند به راحتی بر چالشها و موانع غلبه کند.