گنجور

شمارهٔ ۱۶۷

رقم می زد قلم وصف لب لعل تو بر کاغذ
قلم شد نیشکر وز نیشکر غرق شکر کاغذ
تنک دل را چه طاقت پیش طعن حاسدان آری
نیارد تاب زخم تیر چون باشد سپر کاغذ
بود کز زیر پا برداری و خوانی غم خود را
به خون دل نویسم وافکنم در رهگذر کاغذ
نشاید بر تو باد گرم و سرد ای شمع می خواهم
که چون فانوس سازم خانه ات را بام و در کاغذ
به کاغذهای رنگین چون بود مایل دل طفلان
کنم در نامه تو لعل از خون جگر کاغذ
پیام رقت خود داد دل از کوی تو جان را
چو آن یاری که بفرستد به یاری از سفر کاغذ
دل جامی ز بحر شعر باشد مخزن گوهر
ازان مخزن به دامن می برد اینک گهر کاغذ

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رقم می زد قلم وصف لب لعل تو بر کاغذ
قلم شد نیشکر وز نیشکر غرق شکر کاغذ
هوش مصنوعی: قلم به زیبایی و شیرینی لب‌های تو را روی کاغذ به تصویر می‌کشد، به‌گونه‌ای که مانند نیشکر، کاغذ پر از شکر و شیرینی می‌شود.
تنک دل را چه طاقت پیش طعن حاسدان آری
نیارد تاب زخم تیر چون باشد سپر کاغذ
هوش مصنوعی: دل‌های حساس نمی‌توانند به راحتی طعنه‌های حسادت‌کنندگان را تحمل کنند. اگر جراحتی به آن‌ها وارد شود، تاب و توان زخم خوردن را ندارند، مانند سپری که از کاغذ درست شده باشد و در مقابل تیر آسیب‌پذیر باشد.
بود کز زیر پا برداری و خوانی غم خود را
به خون دل نویسم وافکنم در رهگذر کاغذ
هوش مصنوعی: گاهی احساس می‌کنم که اگر قدمی از دل‌تنگی بردارم، غم خود را با اشک و خون دل می‌نویسم و روی کاغذ در مسیر زندگی‌ام می‌گذارم.
نشاید بر تو باد گرم و سرد ای شمع می خواهم
که چون فانوس سازم خانه ات را بام و در کاغذ
هوش مصنوعی: نباید بر تو سختی‌ها و ناملایمات زندگی تأثیر بگذارد. ای شمع، می‌خواهم خانه‌ات را به گونه‌ای بسازم که مانند یک فانوس روشن و دل‌نشین باشد؛ بام و در آن را با کاغذ زینت ببخشم.
به کاغذهای رنگین چون بود مایل دل طفلان
کنم در نامه تو لعل از خون جگر کاغذ
هوش مصنوعی: من کاغذهای رنگی را به دل کودکانه‌ی خود می‌زنم و در نامه‌ات مانند لعل، رنگ خون دل را به کار می‌برم.
پیام رقت خود داد دل از کوی تو جان را
چو آن یاری که بفرستد به یاری از سفر کاغذ
هوش مصنوعی: دل در اثر احساسات عاطفی‌اش پیامی را از کوی تو به جان می‌فرستد، مانند یاری که از سفر نامه‌ای برای دوستش بفرستد.
دل جامی ز بحر شعر باشد مخزن گوهر
ازان مخزن به دامن می برد اینک گهر کاغذ
هوش مصنوعی: دل مانند جامی است که شعر را در خود جای می‌دهد و گنجینه‌ای از زیبایی‌هاست. این گنجینه به دامن کاغذ منتقل می‌شود و زیبایی‌هایش را به نمایش می‌گذارد.