شمارهٔ ۱۶
پاره پاره دل حزین مرا
بین شرار آه آتشین مرا
پاک می کردم اشک خویش ز رخ
غرق خون ساخت آستین مرا
چشم تو گر دلم ربود چه باک
چون سلامت گذاشت دین مرا
بس که سودم به راه ناقه تو
بین چو زانوی او جبین مرا
رخ ز دورم نمودی اندر راه
زد ره عقل دوربین مرا
خط تو صف کشیده مورانند
که کمر بسته اند کین مرا
بی تو می مرد جامی و می گفت
که بقا باد نازنین مرا
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پاره پاره دل حزین مرا
بین شرار آه آتشین مرا
هوش مصنوعی: نگاه کن به دل پر درد و شکستهام و به شعلههای سوزان آه و نالهام.
پاک می کردم اشک خویش ز رخ
غرق خون ساخت آستین مرا
هوش مصنوعی: من اشک خودم را از روی صورتم پاک میکردم، در حالی که آستینم از خون غرق شده بود.
چشم تو گر دلم ربود چه باک
چون سلامت گذاشت دین مرا
هوش مصنوعی: اگر نگاه تو قلبم را گرفت، اهمیتی ندارد زیرا سلامت روح من را حفظ کردهای.
بس که سودم به راه ناقه تو
بین چو زانوی او جبین مرا
هوش مصنوعی: به خاطر سودی که از راه تو به دست میآورم، چنان جهشی در روح من ایجاد میشود که به زانو افتاده و سرم به خاک میرسد.
رخ ز دورم نمودی اندر راه
زد ره عقل دوربین مرا
هوش مصنوعی: چهرهات را از دور به من نشان دادی و با آن، راهی را به من نمایاندی که عقل و بصیرتم را به چالش کشید.
خط تو صف کشیده مورانند
که کمر بسته اند کین مرا
هوش مصنوعی: نوشتار تو مانند صفی از موران است که برای جنگ آماده شدهاند و به خاطر من و دلایلش در صف ایستادهاند.
بی تو می مرد جامی و می گفت
که بقا باد نازنین مرا
هوش مصنوعی: اگر تو نباشی، جام شراب میمیرد و میگوید که بقا و زندگی من به لطف حضور نازنین توست.