گنجور

شمارهٔ ۱۲ - یک قصیده

کو در ادراک حقایق نکته دانیهای او
در بیان نکته ها شیرین زبانیهای او
همت او گنج کنت کنز را مفتاح بود
بود ازان گنج این همه گوهر فشانیهای او
بود شاه فقر لیک اصحاب را می داشت پاس
از خطور غیر بر دل پاسبانیهای او
در طریقت بود سلطان وز دل ارباب فقر
گامهای نفس راندن کامرانیهای او
ای که می گویی بگوی از وی نشان روشنم
هست روشنتر نشان بی نشانیهای او
زندگانی چون مسیحا کرد با هر مرده دل
ساخت زنده عالمی را زندگانیهای او
بود شمع جمع پیران جهان ناتافته
پرتو الشیب نوری بر جوانیهای او
در جوانی بود و پیری هم ممد رهروان
کو چو اویی در جوانی پیر و در پیری جوان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کو در ادراک حقایق نکته دانیهای او
در بیان نکته ها شیرین زبانیهای او
هوش مصنوعی: در شناخت حقایق، او به نکته‌های دقیق آگاهی دارد و در بیان آن‌ها با زبان شیرین و لطیف خود، جذابیت خاصی را به سخن می‌آورد.
همت او گنج کنت کنز را مفتاح بود
بود ازان گنج این همه گوهر فشانیهای او
هوش مصنوعی: کوشش و اراده او کلید گنجینه‌ای است. از آن گنج، این همه گرانبهایی و شکوه‌های او به دست آمده است.
بود شاه فقر لیک اصحاب را می داشت پاس
از خطور غیر بر دل پاسبانیهای او
هوش مصنوعی: شاه فقر وجود داشت، اما او برای یارانش از ورود هرگونه افکار و نگرانی‌های دیگر بر دلشان محافظت می‌کرد.
در طریقت بود سلطان وز دل ارباب فقر
گامهای نفس راندن کامرانیهای او
هوش مصنوعی: در راه تصوف، وجود یک رهبر و سلطان وجود دارد و از دل کسانی که به فقر و زهد روی آورده‌اند، تلاش برای کنترل خواسته‌های نفس و رسیدن به کامیابی‌های معنوی به عمل می‌آید.
ای که می گویی بگوی از وی نشان روشنم
هست روشنتر نشان بی نشانیهای او
هوش مصنوعی: ای کسی که می‌گویی نشانه‌ای از او بگو، من نشانی بسیار روشن از او دارم که حتی از بی‌نشانی‌های او نیز روشن‌تر است.
زندگانی چون مسیحا کرد با هر مرده دل
ساخت زنده عالمی را زندگانیهای او
هوش مصنوعی: زندگی مانند مسیحا به هر قلب مرده‌ای جان می‌بخشد و به واسطه زندگی‌های او، جهانی را زنده می‌کند.
بود شمع جمع پیران جهان ناتافته
پرتو الشیب نوری بر جوانیهای او
هوش مصنوعی: شمع جمع پیران جهان، نوری است که در پیری و ناتوانی نیز بر جوانی‌های او تابیده است.
در جوانی بود و پیری هم ممد رهروان
کو چو اویی در جوانی پیر و در پیری جوان
هوش مصنوعی: او در جوانی با شور و شوق زندگی می‌کرد و در پیری همچنان روحیه جوانی را حفظ کرده بود. پس، افرادی که مانند او هستند، در جوانی می‌توانند با شگفتی و انرژی زندگی کنند و در پیری نیز احساس جوانی کنند.