شمارهٔ ۳ - فی منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب کرم الله تعالی وجهه
قَد بَدا مَشهَدُ مولای اَنیخوا جَمَلی
که مُشاهَد شد ازان مَشهدم انوار جلی
رویش آن مظهر صافی ست که بر صورت اصل
آشکار است در او عکس جمال ازلی
چشم از پرتو رویش به خدا بینا شد
جای آن دارد اگر کور شود معتزلی
زنده عشق نمرده ست و نمیرد هرگز
لایزالی بود این زندگی و لم یزلی
در جهان نیست متاعی که ندارد بدلی
خاصه ی عشق بود منقبت بی بدلی
دعوی عشق و تولا مکن ای سیرت تو
نقص ارباب دل از بی خردی و دغلی
مشک بر جامه زدن سود ندارد چندان
چون تو در جامه گرفتار به گند بغلی
چون تو را چاشنی شهد محبت نرسید
از شهی نحل چه حاصل ز لباس عسلی
جامی از قافله سالار ره عشق تو را
گر بپرسند که آن کیست علی گوی علی
شمارهٔ ۲ - فی نعت النبی علیه الصلوة و السلام: ای برده ز آفتاب به وجه حسن سبقشمارهٔ ۴ - فی منقبت سیدالشهداء سلام الله علیه: کردم ز دیده پای، سوی مشهد حسین
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1403/07/20 06:10
امیر راد
من فکر میکنم اکثر شاعر های بعد از اسلام به نحوی با فلسفه و ایدولوژی حضرت علی گرایش داشته اند ، فقط غلظت این گرایش ها کم و زیاد شده مثلا شنیدم حافظ و مولوی در صدر این گرایشات به کلام و سخن حضرت علی قرار دارند