گنجور

شمارهٔ ۴۱

تا نیفتادت ز کار ای پیر کار از رعشه دست
نامدت باور که ناید هیچ کار از دست تو
چیست دانی جنبش دستت چنین بی اختیار
یعنی ای غافل برون است اختیار از دست تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نیفتادت ز کار ای پیر کار از رعشه دست
نامدت باور که ناید هیچ کار از دست تو
هوش مصنوعی: تا زمانی که در کار خود یقین نداری و دستت لرزان است، نباید به خودت اعتماد کنی؛ زیرا وقتی اعتماد نداشته باشی، هیچ کاری از تو برنخواهد آمد.
چیست دانی جنبش دستت چنین بی اختیار
یعنی ای غافل برون است اختیار از دست تو
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی که چرا دستت این‌گونه بی‌اختیار حرکت می‌کند؟ یعنی ای غافل، بدان که کنترل از دست تو خارج شده است.